وابستگی کودک به والدین امری کاملاً طبیعی است و یک جزء طبیعی از رشد و تکامل آنها محسوب میشود. اما برخی از کودکان ممکن است به میزان بیشتری این وابستگی نسبت به والدین را از خود نشان دهند که ممکن است هم برای والدین و هم کودک مشکلاتی ایجاد کند. وابستگی کودک به والدین به معنای نیاز کودکانه به حمایت، محبت و امنیت از سوی والدین یا نظارتکنندگان است. این احساس وابستگی به والدین برای کودکان بسیار مهم است و نقش مهمی در رشد و توسعه روانی آنها ایفا میکند.
در ابتدای زندگی، وابستگی فیزیکی به والدین برای کودکان ضروری است، چرا که از آن برای مراقبت، تامین نیازها و تامین امنیت و حفاظت استفاده میکنند. با گذر زمان و رشد کودک، وابستگی احساسی نیز شکل میگیرد که به عنوان ارتباط عاطفی نزدیکتر با والدین تعریف میشود. کودکان به مرور زمان احساس میکنند که به والدین خود نیاز دارند، به آنها اعتماد دارند و از حمایت آنان بهرمند میشوند و نیازهایشان توسط والدین برطرف میشود.
وابستگی کودک به والدین نقش مهمی در ساختارهای روانی کودکان ایفا میکند. این ارتباط به کودکان امکان میدهد که مهارتهای ارتباطی را یاد بگیرند، احساس اعتماد به نفس کسب کنند و برای مواجهه با موقعیتهای مختلف از این ارتباط بهرهبرداری کنند. همچنین، والدین با ایجاد یک پایه امنیتی برای کودکان، زمینه رشد احساسی، اعتماد به نفس و استقلال را فراهم میکنند.
به هر حال، وابستگی کودک به والدین ممکن است گاهی با مشکلات همراه باشد. به عنوان مثال، وابستگی بیش از حد(Over Attachment) میتواند منجر به مشکلات اجتماعی، اضطراب و اختلالات رفتاری شود. از طرفی، وابستگی کم(Under Attachment) نیز میتواند باعث نگرانی کودک درباره ایجاد روابط نزدیک و عمیق با دیگران میشود.
وابستگی کم به والدین ممکن است برای کودکان به مشکلات روانی و اجتماعی منجر شود. وقتی کودکان با والدین خود ارتباط نزدیک و ایمنی نداشته باشند، این مشکلات ممکن است ظاهر شوند:
- اضطراب و نگرانی: کودکان به دلیل نداشتن حمایت و الگوی امنیت در والدین، ممکن است اضطراب و نگرانی شدیدی تجربه کنند.
- ناتوانی در ایجاد روابط اجتماعی: وابستگی ناکافی به والدین میتواند منجر به مشکلات در ایجاد روابط مثبت و صحیح با دیگران شود و کودکان ممکن است دچار مشکلات ارتباطی شوند.
- کاهش اعتماد به نفس: وابستگی کم به والدین ممکن است باعث کاهش اعتماد به نفس کودکان شود و ایجاد احساسات ناامنی و ناراحتی در آنها به همراه داشته باشد.
- اختلالات رفتاری: برخی از کودکان ممکن است به دلیل کمبود وابستگی به والدین، اختلالات رفتاری مانند عصبانیت، خشونت و مشکلات در اطاعت از قوانین را نشان دهند.
- کاهش عملکرد تحصیلی: ارتباط نزدیک با والدین میتواند تحصیلات کودکان را تقویت کند و وابستگی کم به والدین ممکن است باعث کاهش عملکرد تحصیلی آنها شود.
- اضطراب جدایی: کودکان ممکن است به دلیل نداشتن ارتباط نزدیک با والدین، با مشکلات جدایی از آنها مواجه شوند که میتواند باعث استرس و اضطراب شدیدی در آنها شود.
- روابط خانوادگی ناهماهنگ: وابستگی کم به والدین میتواند باعث عدم هماهنگی و ناسازگاری در روابط خانوادگی شود و منجر به کنار گذاشته شدن کودک در خانه یا حتی بروز تعارضهای خانوادگی شود.
در نتیجه، اهمیت ایجاد ارتباط موثر و عمیق با کودکان و توجه به نیازها و احساسات آنها از سوی والدین از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، اگر والدین مشکلاتی در ارتباط با وابستگی کودکان دارند، مشاوره روانشناختی یا خانوادگی میتواند به آنها کمک کند تا با این مسائل بهتر مقابله کنند و روابط بهتری با کودکانشان برقرار کنند.
مشکلات ناشی از وابستگی کودکان به والدین
وابستگی کودکان به والدین نقش بسیار مهمی در رشد فیزیکی و توسعه شخصیتی آنها ایفا میکند اما وابستگی بیش از اندازه به والدین مشکلات زیادی را برای کودکان به همراه خواهد داشت. برخی از مشکلات ناشی از وابستگی کودکان به والدین عبارت هستند از:
- کاهش اعتماد به نفس: کودکانی که به میزان زیادی به والدینشان وابستهاند، احتمالاً کمتر در تصمیمگیریهای خود مطمئن هستند و کاهش اعتماد به نفس دارند.
- کاهش مهارتهای اجتماعی: کودکان وابسته به والدین ممکن است کمتر تواناییهای اجتماعی را بیاموزند، زیرا به طور غیرعادی به والدین متکی هستند و در تعاملات با دیگران کمتر مشارکت میکنند.
- مشکلات جسمی و روانی: وابستگی بیش از حد به والدین میتواند به مشکلات جسمی مانند ناهنجاریهای رشدی، اضطراب، افسردگی و اختلالات روانی منجر شود.
- افزایش احساس وابستگی: با افزایش وابستگی به والدین، کودکان ممکن است دچار اضطراب جدایی شوند و برای جدا شدن از والدین مشکلات داشته باشند.
- کاهش استقلال: کودکان وابسته به والدین ممکن است در انجام وظایف روزمره خود و حتی در اتخاذ تصمیمهای کوچک مستقل کمتر موفق باشند.
- نقص در مهارتهای حل مسئله: وابستگی زیاد به والدین ممکن است باعث کاهش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری خودکار در کودکان شود.
- مشکلات اجتماعی: کودکان وابسته به والدین ممکن است مشکلاتی در تعامل با همسالان و ایجاد روابط اجتماعی سالم داشته باشند.
- اختلالات یادگیری: وابستگی بیش از حد به والدین ممکن است تواناییهای تحصیلی کودکان را تحت تأثیر قرار داده و به عملکرد تحصیلی آنها زیان برساند.
همان طور که ملاحظه میکنید نتایج و اثرات وابستگی کم یا زیاد به والدین تا حد بسیاری یکسان است، این مسئله نشانگر اهمیت موضوع ارتباط صحیح با فرزندان است. به همان میزان که وابستگی زیاد کودکان به والدین میتواند خطرناک باشد، عدم ارتباط صحیح و مناسب با والدین نیز اثرات جبرانناپذیر فردی و اجتماعی به همراه خواهد داشت.
علل ایجاد وابستگی در کودکان
وابستگی، برای کودکان بسیار مهم و اساسی است و در واقع یکی از مراحل عمده پیشرفت روانی آنها محسوب میشود. عوامل زیادی سبب بروز وابستگی بیش از حد در کودکان میشود که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- نیاز به امنیت: کودکان در مراحل اولیه زندگی نیازمند احساس امنیت و حفاظت هستند. والدین به عنوان افراد مراقبت کننده و نگهدارنده، این امنیت برای کودکان تامین میکنند. ارتباط نزدیک با والدین کمک میکند تا کودکان احساس امنیت و استقلال در محیط پیرامونی خود داشته باشند.
- محدودیتهای فیزیکی: کودکان در مقایسه با بزرگترها قدرتهای فیزیکی کمتری دارند و نیازمند کمک والدین برای انجام برخی از وظایف روزمرهشان هستند. این موضوع باعث میشود که کودکان به والدین خود وابسته شوند.
- نیاز به اطمینان: کودکان به عنوان موجودات در حال رشد، نیازمند یادگیری و اکتساب تجربه، به اطمینان و اطلاعاتی که از والدین خود دریافت میکنند نیاز دارند. والدین منابع اصلی اطلاعات محسوب میشوند و برای کودکان به عنوان یک راهنما عمل میکنند.
- ارتباط عاطفی: ارتباط عاطفی و صمیمی بین کودک و والدین، سبب ایجاد احساسات مثبت شده و بین این دو گروه نزدیکی عمیق ایجاد میکند. این ارتباطهای عاطفی میتوانند وابستگی کودک به والدین را تقویت کند.
- مدلسازی نقش: کودکان در مراحل اولیه رشد و تکامل خود نیازمند داشتن نمونهها و مدلهایی هستند که رفتارها و واکنشهای خود را از روی آنها الگوسازی کنند. والدین به عنوان نمونه اصلی این نقشهای اجتماعی عمل میکنند و کودکان از آنها الهام میگیرند.
همه این عوامل با هم تاثیر گذارند و باعث میشوند که کودکان به والدین خود وابسته باشند. البته با گذر زمان و تجربه، کودکان تدریجاً استقلال خود را افزایش میدهند و وابستگیهای شدید به والدین کاهش مییابد.
روشهای کاهش وابستگی در کودکان
کاهش وابستگی در کودکان یکی از مهمترین اهداف تربیتی است که به منظور رشد و توسعه سالم فرد، اجتماع و جامعه مورد توجه قرار میگیرد. همان طور که پیش از این اشاره شد وابستگی کودکان به والدین و اطرافیان امری کاملاً طبیعی است و نشاندهنده نیازهای اولیه فیزیکی و احساسی آنها میباشد. اما وابستگی بیش از حد ممکن است باعث مشکلات و محدودیتها در رشد و پیشرفت کودکان شود.
در ادامه چند نکته کلیدی برای کمک به کاهش وابستگی بیش از حد کودکان آورده شده است:
- ایجاد اطمینان: ایجاد اطمینان در کودک از طریق حضور پایدار والدین و محبت و حمایت آنها از کودک میتواند به کاهش احساس وابستگی ناشی از ترس و نگرانیها کمک کند. حضور والدین یا مراقبین برای کودک بسیار مهم است. فرزندان نیاز دارند که بدانند در هر زمان که نیاز دارند، والدینشان همیشه حضور دارند و پشتیبان آنان هستند. حضور پایدار والدین به کودک اعتماد به نفس میدهد و احساس امنیت را در آنان تقویت میکند. به کودکان اجازه دهید احساسات خود را بیان کنند و به آنها گوش دهید. احترام به احساسات کودکان، به آنها اطمینان میدهد که احساساتشان مهم و قابل قبول است و در نتیجه، احتمال ایجاد وابستگی ناصحیح یا رفتارهای غیرسالم را کاهش دهید.
- تشویق به استقلال: به کودک فرصتهایی را بدهید تا خودش برخی کارها را انجام دهد و خود تصمیمگیری کند. این کار میتواند از طریق انتخابهای روزمره یا فعالیتهای مستقل در محیطهای امن انجام شود. به کودکان فرصتها بدهید تا به تدریج شروع به تصمیمگیری کند، حتی اگر این تصمیمها مرتبط با موارد سادهای باشند مانند انتخاب لباس، بازی، یا انتخاب مسیری کوتاه. این کار کمک میکند که کودکان اعتماد به نفس خود را تقویت کنند و به تدریج استقلال خود را بیشتر کنند.
- انجام کارهای روزمره: به کودک نشان دهید که میتواند در برخی از فعالیتهای روزمره از جمله انجام کارهای شخصی خودش مشارکت داشته باشد. این امر میتواند احساس استقلال و اعتماد به نفس را در کودک تقویت کند. به کودکان اعتماد کنید و اعتماد خود را به آنها نشان دهید. اعتقاد به تواناییهایشان و نشان دادن این که شما به آنها اعتماد دارید، باعث افزایش اعتماد به نفس کودکان میشود و آنها بیشتر به استقلال تمایل پیدا میکنند.
- انتقال تدریجی: اگر کودک به محیطهای جدیدی مثل مهدکودک یا مدرسه میرود، میتوانید انتقال آن را به صورت تدریجی و مرحله به مرحله انجام دهید تا به آرامی با این تغییرات آشنا شود. به کودکان کمک کنید تا مهارتهای لازم برای مواجهه با زندگی روزمره و مسائل را بیاموزند. این کار شامل مهارتهای اجتماعی، مدیریت زمان، حل مسئله و مهارتهای عملی مانند پختوپز و خود مراقبتی است. این مهارتها به کودکان کمک میکند که به طور مستقلتر و خودکفاتر عمل کنند. برای افزایش مهارتهای کودک مقالات مربوط به بازیهای مونتسوری را مطالعه بفرمایید.
- محدود کردن حمایت از کودک: در مواقعی که کودک در برخورد با چالشها و مشکلات کوچک نیاز به کمک دارد، باید به او کمک کنید. اما بهتر است از حمایتهای اضافی و غیر لازم خودداری کنید تا کودک به شما وابسته نشود. وقتی که کودکان با مشکلات یا چالشها مواجه میشوند، اجازه دهید کمی سعی کنند تا آن مشکل را خود مدیریت کنند، حتی اگر این کار برایشان سخت باشد. اگر مشکل بزرگتری است، میتوانید راهنمایی کنید، اما پیش از آن اجازه دهید کودکان تلاش کنند تا خود به نتیجه برسند.
- آموزش مهارتهای اجتماعی: آموزش مهارتهای اجتماعی میتواند به کودک کمک کند که به خود اعتماد کند و در ارتباط با دیگران به خوبی عمل کند. آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا این مهارتها به آنها کمک میکند که بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنند، مشکلات را بهتر حل کنند و در زندگی اجتماعی بهتر عمل کنند. کودکان از رفتارها و نمونههای اطراف خود الگو میگیرند. بنابراین، بهتر است خود شما به عنوان والد یا مربی، نمونههای مثبت از مهارتهای اجتماعی را ارائه دهید. به کودکان بیاموزید که در صورت بروز اختلاف با دیگران، راهحلهایی برای حل آن ارائه دهند و به جای خشم و عصبانیت، از مذاکره و صحبت کردن استفاده کنند. تشویق کودکان به برقراری ارتباط با همسالان، معلمان، یا کودکان دیگر از جنس و سن مختلف باعث گسترش دایره ارتباطات آنها و کاهش وابستگی در آنان میشود.
- نظم و انضباط: ایجاد نظم در زندگی روزمره کودک، مثل زمانبندی خواب، مهمانیها و فعالیتها، میتواند به کاهش نگرانیها و وابستگی ناشی از عدم اطمینان کمک کند. محیطی که با نظم و ترتیب فراهم شده باشد، به کودک احساس تعادل و آرامش میدهد و از تنشها و ناراحتیهای روحی در او جلوگیری میکند. به طور کلی، نظم و انضباط، با ایجاد محیط مناسب، که با توجه به نیازها و تحسین رفتارهای مثبت همراه باشد، به کاهش وابستگی غیرسالم کودکان کمک میکند و در کنار آن، احساس خودکنترلی و اعتماد به نفس را تقویت میکند.
- حمایت از استقلال کودک: از کودک حمایت کنید تا در انتخابها و تصمیمگیریهای مربوط به خودش مستقل باشد و در صورت نیاز از او بپرسید که چگونه میتوانید به او کمک کنید. حمایت از استقلال کودک یکی از مهمترین وظایف والدین و اطرافیان کودک محسوب میشود. استقلال کودک به معنای توانایی کودک برای انجام وظایف و مسئولیتهای خود و برقراری روابط مستقل است. به کودک اعتماد کنید و او را تشویق کنید که تصمیمهای مستقل بگیرد. اگر چه امکان بروز اشتباهات وجود دارد، اما این اشتباهات میتواند به کودک کمک کند تا از آنها بیاموزد. کودک باید به تدریج با مسئولیتها و وظایف خود آشنا شود. میتوانید از او خواستههای سادهای داشته باشید مثل انجام کارهای خانه یا مراقبت از حیوان خانگی.
در مواقعی که کودک به کمک نیاز دارد، حاضر باشید از او حمایت کنید و انجام وظایف مستقل را تا حدی به تأخیر بیندازید. وقتی کودک توانایی مستقل بودن را نشان داد، او را تشویق کنید و از او تمجید کنید. این تشویقها در کودک، برای مستقل شدن ایجاد انگیزه میکند. به کودک اجازه دهید که خلاقیت خود را در هر زمینهای که علاقه دارد بروز دهد. این کار کمک میکند تا استقلال فکری و خلاقیت او تقویت شود.
سخن آخر
لازم به ذکر است که تغییرات در این حوزه زمانبر و نیازمند صبر و حوصله است. در صورتی که شما یا کودکانتان نگرانی جدی در مورد وابستگی او دارید، مشاوره از یک متخصص روانشناس یا مشاور میتواند بسیار مفید باشد. یادتان باشد علاقه بیش از حد میتواند وابستگی کودک به شما را بیشتر کند بنابراین احساسات صادقانه مادرانه و پدرانه خود را کنترل کنید و اجازه رشد و نمو سالم را به کودک خود بدهید و فراموش نکنید ایجاد اعتماد به نفس و استقلال در کودکان یکی از وظایف مهم شما والدین عزیز است.