آموزش, روانشناسی کودک, کودک, نگهداری از کودک

اگر شخص دیگری کودک من را دعوا کند، چه کار کنم؟

دعوا کردن کودک

در هواپیما، پارک، رستوران یا جشن تولد، مهم نیست کجا اتفاق می‌افتد. زمانی که یکی دیگر از والدین به دعوا کردن کودک شما می‌پردازد، به احتمال زیاد ناراحت می‌شوید. احساس محافظت از فرزندتان، گیج شدن از رفتار بزرگسالان دیگر و یا حتی عصبانیت یا ناراحتی، همه احساسات طبیعی هستند که والدین ممکن است در چنین شرایطی تجربه کنند، زمانی که فرد دیگری نه تنها فرزند شما را تربیت می‌کند، بلکه در این فرآیند بر سر او داد هم می‌زند و او را دعوا می‌کند.

بر اساس گفته افراد مطلع در این زمینه، این موقعیت‌ها اغلب استرس‌زا هستند و احساسات مختلفی مانند شوک، نگرانی و ناامیدی را در شما ایجاد می‌کنند. مهم است که قبل از شروع صحبت با آن فرد مکث کنید، احساس خود را درک کنید و چند نفس عمیق بکشید. این کار به شما کمک می کند تا شرایط را کاملا بررسی کنید و لحظه‌ای به شما فرصت می‌دهد تا تشخیص دهید که چگونه می‌خواهید واکنش نشان دهید.

در این مقاله نحوه کنترل و مدیریت این نوع موقعیت‌ها را بررسی می‌کنیم، با بزرگسالان در مورد آنچه اتفاق افتاده صحبت خواهیم کرد و روش‌هایی را به شما نشان می‌دهیم که به کودک شما کمک می‌کنند تا موقعیت را پردازش کند. تفاوتی ندارد که بزرگسالی که کودک شما را دعوا کرده است، غریبه باشد، دوست باشد یا یکی از اعضای خانواده، نکاتی را در مورد نحوه کنترل موقعیت با درایت و همدلی به شما توصیه خواهیم کرد.

چگونه می‌توان این وضعیت را کنترل کرد؟

وقتی یکی دیگر از والدین کودک شما را دعوا می‌کند، صرف نظر از این که آیا او کار اشتباهی انجام داده یا نه، طبیعی است که غریزه مادرانه یا پدرانه شما وارد ماجرا شود. کارشناسان توصیه می‌کنند که پیش از این که برای انجام کاری یا گفتن چیزی به داخل بپرید، کمی آرام باشید و استرس خود را کم کنید. در ادامه به چند نکته دیگر در مورد چگونگی کاهش تنش اشاره خواهیم کرد.

با کودک خود صحبت کنید

قبل از صحبت با فردی که کودک شما را دعوا کرده است، مهم است که ابتدا با فرزند خود صحبت کنید. بهتر است ابتدا مطمئن شوید که او خوب است و سعی کنید متوجه شوید که چه اتفاقی افتاده است. ممکن است تصویر واضحی از ماجرای اتفاق افتاده به دست نیاورید، اما حداقل تا حدودی ماجرا را از دیدگاه کودک خود درک خواهید کرد. 

بر اساس گفته متخصصان در زمینه روان درمانی، اگر ابتدا آنچه که در ذهن کودک شما وجود دارد را درک نکنید، نمی‌توانید تصمیم بگیرید که در مورد آن باید چه کاری انجام دهید. حتی در صورتی که این موضوع برای شما به عنوان پدر و مادر تا حدودی خجالت آور است که رفتار کودک شما به خوبی برداشت نشده است، اولویت اول شما فرزند شماست، نه شما یا بزرگسالان دیگر.

متخصصان خاطر نشان می‌کنند که همچنین می‌توانید از بزرگسالان سوال بپرسید که کودک آن‌ها در رفتار و مودب بودن چگونه عمل می‌کند و حتی اگر احساس کردید که لازم است، از آن‌ها عذرخواهی کنید. اما به هیچ وجه کودک خود را وادار نکنید تا کاری را که والدین دیگر می‌خواهند را انجام دهد.

متخصصان می‌گویند که کودک شما باید در اولویت اول باشد. اغلب بزرگسالان تمایل دارند در همان شرایط عذرخواهی کنند، اما تا زمانی که متوجه نشده باشید که چه چیزی در ذهن کودک شما بوده است که باعث کاری شده است که انجام داده، نمی توانید در چند ثانیه تصمیم بگیرید که کودک شما اشتباه کرده است. زیرا این کار باعث می‌شود کودک شما احساس کند که شما در طرف او نیستید.

آرام و خونسرد بمانید

روانکاوان می‌گویند که در هر موقعیتی که قصد دارید تنش زدایی کنید و شرایط را آرام کنید، مهم است که به زبان بدن و لحن صدای خود توجه داشته باشید. با رفتاری آرام به موقعیت نزدیک شوید و با لحنی محکم اما محترمانه صحبت کنید. شما همچنین باید رک باشید.

در موقعیت‌هایی که با والدین آشنا نیستید، با معرفی خود و داشتن یک موضع کنجکاو به آن‌ها نزدیک شوید. به عنوان مثال بگویید “سلام، من مادر سارا هستم. می‌توانید به من بگویید مشکل چیست؟”

راه دیگر برای آرام کردن این شرایط، استفاده از حس طنز و شوخ طبعی است. این روش به شخصیت شما و شخصی که مخاطب شما هستید می‌باشد، بستگی دارد. در صورتی که شخصیت شما به گونه‌ای است که با شوخ طبعی راحت نیستید، بد نیست رفتار جدی تری را در پیش بگیرید.

اگر تلاش‌های شما در آرام کردن موقعیت موفقیت‌آمیز نبود، بهتر است مکالمه را متوقف کنید و یا موقعیت را ترک کنید.

با دلسوزی واکنش نشان دهید

جولیا چمبرلین، مشاور بهداشت روان، پیشنهاد می‌کند که همانطور که شروع به ارزیابی و پردازش شرایط می‌کنید، تاکید داشته باشید که به سادگی می‌خواهید بفهمید که چه اتفاقی دارد می‌افتد تا بتوانید راه حلی برای آن داشته باشید. اطمینان پیدا کنید که پدر و مادر دیگر را با خونسردی خطاب می‌کنید و با همان شدت عصبانیت با آن‌ها مقابله به مثل نکنید، وگرنه به احتمال زیاد اوضاع را بدتر می‌کنید.

اطمینان پیدا کنید که با درک و شفقت موقعیت را مدیریت می‌کنید. این کار می‌تواند هرگونه حالت تدافعی را که طرف مقابل احساس می‌کند را خنثی کند. حتی اگر والدین دیگر اشتباه کرده‌اند، مهم است که آن‌ها را به خاطر کار اشتباهشان در ذهن خود تبدیل به شیطان مطلق نکنید.

به جای این کار، از ترکیبی از تعریف و انتقاد برای بیان صحبت خود استفاده کنید. برای مثال، ممکن است بگویید: “می‌دانم که نیت شما خوب بوده، اما من واقعاً از نحوه‌ی رفتار شما با کودک خودم در آن لحظه خوشم نیامد. البته من هنوز به شما اهمیت می‌دهم و نمی‌خواهم که این موضوع بر دوستی ما تاثیر منفی بگذارد. شاید بتوانیم با هم راه حلی برای حل این موضوع پیدا کنیم.”

دعوا کردن کودک

حد و مرز تعیین کنید

به خاطر داشته باشید که اگر یکی از اعضای خانواده یا دوست به دعوا کردن کودک شما پرداخته است و داد زدن برای او یک عادت رفتاری است، باید اطمینان پیدا کنید که در مورد کودک خود قوانین اساسی را وضع کرده‌اید و آن شخص از این محدودیت‌ها اطلاع دارد. این که به کسی اجازه دهید که هر بار که فرزند شما کار اشتباهی انجام می‌دهد، او را دعوا کند و بر سر او داد بزند، می‌تواند عواقب بسیار بدی داشته باشد.

تحقیقات نشان می‌دهند که در صورتی که انضباط کلامی خشن ادامه دار باشد، می‌تواند منجر به ایجاد مشکلات رفتاری و حتی علائم افسردگی در کودکان شود. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که انتقاد کلامی و تنبیه بدنی در سن ۱۱ سالگی بر رفتار نادرست نوجوانان در ۱۴ سالگی تاثیر می‌گذارد.

با این که بیش‌تر این نوع تحقیقات بر روی والدینی انجام شده است که از روش انضباط کلامی خشن برای کودکان خود استفاده می‌کنند، اما در صورتی که دوست یا عضوی از خانواده دارید که مرتباً از رفتار اشتباه کودکان شما عصبانی می‌شود، لازم است به این نوع رفتار پایان دهید.

حد و مرزهای روشن و واضحی را تعیین کنید. حد و مرزها بخشی ضروری و سالم در همه روابط هستند. آن‌ها پارامترها و انتظارات را در مورد آنچه که مناسب است و آنچه که نامناسب است، ارائه می‌دهند.

تعیین یک حد و مرز واضح و روشن برای دیگران ممکن است با جملاتی مانند این بیان شود: “زمانی که می‌خواهم مشکلات و یا نگرانی‌های کودک خود را حل کنم، از رویکردی استفاده می‌کنم که شامل دعوا کردن و داد زدن بر سر کودک نمی‌شود. من از شما می‌خواهم که از همین رویکرد استفاده کنید.” همچنین می‌توانید از آن‌ها درخواست کنید که در صورت بروز مشکل با کودک شما، ابتدا با شما صحبت کنند.

چه چیزی بگوییم؟

گفتگو در مورد آنچه که اتفاق افتاده است و این که چرا شخص دیگری کودک شما را دعوا کرده است و بر سر کودک شما داد زده است، کار آسانی نیست؛ اما لازم است که اتفاق بیفتد. پیشنهاد می‌شود که مکالمه را با دعوت از فرد باز کنید. چیزی شبیه به این جمله بگویید: “من در مورد اتفاق دیروز فکر کرده‌ام و دوست دارم که بیش‌تر در مورد آن با شما صحبت کنم.” همچنین، به شکلی با گفتگو برخورد کنید که در مورد دیدگاه آن فرد بیش‌تر بشنوید.

به‌ طور کلی، زمانی که احساس می‌کنیم که طرف مقابل واقعاً قصد دارد که بفهمد که ما چرا یک رفتار را انجام داده‌ایم، بیش‌تر مایل به گفتگو خواهد بود. چنین برخوردی اغلب می‌تواند به رفع هرگونه سوء تفاهم و ارائه اطلاعاتی که ممکن است همیشه نداشته باشیم کمک کند.

همچنین مهم است که تاثیر این رفتار را بر کودک خود و خودتان شناسایی کنید. به عبارت دیگر، داستان خود را با آن فرد به اشتراک بگذارید و این که این تجربه برای شما و فرزندتان چگونه بوده است با او صحبت کنید. بسیاری از اوقات، افراد از این اطلاعات استقبال می‌کنند. اما حتی اگر اینطور رفتار نمی‌کنند، مهم است که سعی کنید تجربه خود را در مورد این موقعیت با آن‌ها به اشتراک بگذارید.

هرگز بر سر فرد فریاد زننده، بزرگسال یا کودک دیگری داد نزنید و عصبانی نشوید. با حفظ آرامش، به کودک خود نشان می‌دهید که قادر هستید بدون توجه به علت، احساسات خود را کنترل کنید.

چگونه به کودک خود کمک کنید که حادثه را پردازش کند

صرف نظر از سن کودک شما، این که یک بزرگسال او را دعوا کرده باشد، به خصوص فردی که پدر و مادر او نیست، می‌تواند ترسناک و چالش بر انگیز باشد. به همین دلیل، لازم است مطمئن شوید که به حرف او گوش می‌دهید و از او حمایت می‌کنید. کودک خود را مشابه آن حالتی که با بزرگسال یا یک آشنا صحبت کردید، به مکالمه دعوت نمایید.

در مورد تجربه کودک کنجکاو باشید. از او بپرسید که این اتفاق برای او چگونه بوده است؟ کودک شما ممکن است افکار یا احساسات مشابهی را که شما تجربه کرده‌اید را با شما به اشتراک بگذارد یا نگذارد. صحبت با کودک برای این که ببینید او چه احساسی دارد، روشی مناسب برای این است که به او اجازه دهید که این احساسات را کشف کند. مطمئن شوید که به احساسات کودک خود در مورد موقعیت پیش آمده ارزش قائل باشید.

همچنین لازم است به فرزندتان بگویید که چگونه با این موقعیت برخورد کرده‌اید. به او اجازه دهید سوال بپرسد و هرگونه نگرانی خود را بیان کند.

پیشنهاد می‌شود که درباره برنامه‌ای برای دفعه بعد که ممکن است در موقعیتی مشابه قرار بگیرد، با هم صحبت کنید. به او یادآوری کنید که برای حمایت از او آنجا هستید.

نکاتی برای حل اختلاف و حرکت به جلو

حل اختلاف اغلب می‌تواند در دو سطح اتفاق بیفتد: فردی و رابطه‌ای. افراد به صورت فردی روش‌های مراقبت از خود متفاوتی دارند که به آن‌ها کمک می‌کند پس از از سر گذاشتن یک موقعیت دشوار آرام شوند. در سطح رابطه، حل اختلاف شامل صحبت کردن و به اشتراک گذاشتن تجربیات با یکدیگر در مورد آن موقعیت است.

به‌عنوان والدین، مهم است که آنچه را که برای ما مفید است شناسایی کرده و از آن استفاده کنیم و کودک خود را تشویق کنیم تا پس از موقعیت چالش آور از خود مراقبت کنند. مراقبت از خود می‌تواند شامل کارهایی از جمله نوشتن روزانه، رفتن به یک فضای ساکت، کشیدن نفس عمیق، کتاب خواندن، گوش دادن به موسیقی و پیاده روی باشد. همچنین این زمان، فرصت بسیار خوبی برای انجام دادن یک سرگرمی یا فعالیت آرامش بخش با یکدیگر است.

در ادامه، چند نکته دیگر برای کمک به کودک در حل اختلاف و ادامه دادن آورده شده است.

احساسات خود را بررسی کنید

کودکان در موقعیت‌های استرس زا احساسات مختلفی را تجربه می‌کنند. نکته مهمی که لازم است بدانید این است که کودکان تحت تاثیر احساسات بزرگسالان قرار می‌گیرند.

کودکان در مورد احساسات، نحوه بیان آن‌ها و نحوه کنترل آن‌ها از بزرگسالان یاد می‌گیرند. بنابراین مهم است که در مورد حالات عاطفی خودمان در این موقعیت‌های استرس زا و بعد از آن با کودک خود صحبت کنیم و احساسات خود را بررسی کنیم.

این موقعیت را به یک تجربه یادگیری تبدیل کنید

موقعیت‌های استرس زا فرصت‌هایی برای یادگیری هستند. ما به عنوان بزرگسالان، بهترین الگو برای کمک به یادگیری کودکان هستیم.

الگو بودن برای کودک نشان دادن چگونگی گذر از موقعیت‌های استرس زا به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های مورد نیاز خود، مانند کنترل عواطف و مدیریت اختلاف را در حین رشد بیاموزند. با کودک در مورد وقایعی که اتفاق افتاده، احساساتی که تجربه کرده، کارهایی که برای کنترل احساسات خود به کار برده است گفتگو کنید و به آنچه که می‌توانید از این تجربه بیاموزید، فکر کنید.

همچنین مهم است که به کودک بگویید که افراد اشتباه می‌کنند و این اشتباهات، فرصتی برای انجام کاری متفاوت هستند. از فرزند خود بپرسید: “به نظر تو چه چیزی می‌توانست متفاوت باشد؟” و سپس سناریوهای مختلف را بررسی کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *