خانواده میتواند به اشکال مختلفی وجود داشته باشد. آن چه در کانون خانواده نهفته است افرادی هستند که خود را خانواده میدانند و عشقی است که به یکدیگر دارند. این پیوندها مهم هستند، زیرا خانواده به ما کمک میکند تا از فاجعه بارترین و بهترین زمانهای زندگی به سلامت عبور کنیم. خانواده مهم است زیرا اعضای خانواده میتوانند حمایت و امنیت همراه با عشق بیقید و شرط را ارائه دهند. اعضای خانواده همیشه به دنبال دیدن و نشان دادن بهترین قابلیتها در شما هستند حتی اگر خودتان نتوانید آنها را ببینید. خانواده مهم است زیرا در اکثر موارد آنها تنها کسانی هستند که واقعاً میتوانند شما را درک کنند و به شما آرامش و شادی را برمیگردانند.
وقتی صحبت از تأثیرات بیرونی مانند برخورد با مواد مخدر، الکل، فشار همسالان، قلدری، یا کسی که چیزهای منفی به شما میگوید، میشود؛ خانواده برای راهنمایی شما در مسیر اخلاق بسیار مهم است. خانوادهتان ممکن است نتوانند شما را در برابر همه چیز محافظت کنند، اما میتوانند در زمانهای سخت به شما کمک کنند و ابزارهایی را که برای رها شدن یا اجتناب از این موقعیتها نیاز دارید در اختیارتان قرار دهند. خانواده، خانه برای شما فراهم میکند و شما را در مسیر درست راهنمایی میکند تا بتوانید دوباره روی پای خود بایستید. خانواده به رشد شما کمک کنند.
یکی دیگر از دلایل اهمیت خانواده این است که اعضای خانواده میتوانند به ما بیاموزند که تاریخچه خانوادگی خود را بشناسیم، که میتواند شخصیت ما را به چیزی مثبت تبدیل کند و به ما احساس غرور بدهد. درک روشنی وجود دارد که بزرگ شدن در فقر میتواند موانع تحصیلی و کاهش دسترسی به جوامع ایمن، فعالیتهای غنیسازی با کیفیت را ایجاد کند و میتواند باعث افزایش خطر مشکلات جسمی، رفتاری و عاطفی شود. به همین دلیل است که بر اهمیت خانواده تأکید میشود. وقتی خانواده دور هم جمع میشوند، میتوانند غیرممکنها را ممکن کنند و به کسانی که خیلی دوستشان دارند امید بدهند و به آنها فرصتی برای مبارزه در مسیر زندگی بدهند. فرایند طبیعت به این نحو است که «یک نسل درختان را میکارد و دیگری سایه میگیرد». با پینو بیبی همراه باشید تا ۱۰ نکته طلایی برای داشتن یک خانواده شاد را با شما در میان بگذاریم.
۱. ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی
ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی آسان نیست، اما نحوه مدیریت آن میتواند تفاوت زیادی در رابطه شما با اعضای خانواده ایجاد کند. داشتن تعادل بین محیط کار و خانه – توانایی کار به گونهای که با تعهدات خانوادگی متناسب باشد – عزت نفس را افزایش میدهد زیرا همیشه نگران نادیده گرفتن مسئولیتهای خود در هیچ زمینهای نیستید. ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی باعث میشود احساس کنید کنترل بیشتری بر زندگی خود دارید. خانواده شما از دیدن تعداد بیشتری از اعضای خانواده شاد و خوشحال خواهند شد و شما یک زندگی دور از خانه نخواهید داشت و همواره در بطن اتفاقات خانه و خانواده هستید.
۲. مراقب خودتان باشید
والدین اغلب تمام وقت خود را صرف مراقبت از سایر اعضای خانواده میکنند و خود را فراموش میکنند. اگر مراقب خودتان نباشید، ممکن است در نهایت احساس بدبختی، ناامیدی و یا حتی احساس قربانی شدن بکنید و نمیتوانید از فرزندانتان حمایت لازم را انجام دهید. به خودتان یادآوری کنید که شما هم واقعاً احساسات و نیازهای خود را دارید. این خودخواهانه نیست که هر چند وقت یکبار با خود به مهربانی رفتار کنید! لزومی ندارد که این لطف در حق خودتان گران قیمت باشد – اما کنار گذاشتن مقداری زمان برای انجام کاری که دوست دارید انجام دهید، حتی اگر فقط ۱۰ دقیقه در روز باشد – بسیار مهم است.
۳. برقراری نظم و انضباط در خانه
به جای این که به تنبیه فکر کنید، باید از آن به عنوان راهی برای آموزش به فرزندان خود استفاده کنید که چگونه نیازهای خود را بدون آزار رساندن یا توهین به کسی برآورده کنند. در حالی که ممکن است گاهی عصبانی شوید، لازم است تا به حفظ آرامش خود کمک کند و به فرزندتان بیاموزد که چگونه میتواند شرایط را به گونهای متفاوت مدیریت کند، و چگونه میتواند دفعه بعد به روشی متفاوت با آن برخورد کند. این راه هم مثبتتر و هم سازندهتر است.
۴. تعیین مرزها
ما اغلب از مرزهای ذهنی برای محافظت از کودکان در برابر آسیب یا خطر استفاده میکنیم. اما مهم است که سعی کنید به جای صدور دستور، دلیل وجود مرزها را توضیح دهید – برای مثال، اگر آنها را از یک آتش بازی دور میکنید، دلیل آن را توضیح دهید. اگر والدین به فرزندانشان دستور دهند، ممکن است کودکان تمایلی به پیروی از دستورالعملها نداشته باشند. با این حال، توضیح در مورد این که چرا دستورالعملها مهم هستند به کودک شما کمک میکند تا درک کند و در نتیجه برای بهبود اوضاع با شما و سایر اعضای خانواده همکاری کند.
۵. داشتن ارتباطات موثر
برقراری ارتباط مهم است – هم در زمانهای خوب و هم در شرایط سخت. بیان کردن احساسات در قالب کلمات اغلب برای کودکان سخت است و فقط دانستن این که والدین آنها به آنها گوش میدهند میتواند کافی باشد. به یاد داشته باشید برای ایجاد ارتباط و برقراری رابطه موثر با فرزندان در مورد خودتان و عقایدتان صحبت کنید و نه فقط در مورد مشکلات خود بلکه در مورد زندگی روزمره و اتفاقاتی که طی روز برای شما میافتد با فرزندان خود صحبت کنید. اگر آنها احساس کنند در کارهایی که شما انجام میدهید مشارکت دارند، به احتمال زیاد آنها نیز درباره موضوعات و مسائلی که ذهنشان را درگیر میکند با شما گفتگو خواهند کرد و ارزش برقراری ارتباط، تعامل با اعضای خانواده و گفتگومحوری در فرزندان نهادینه خواهد شد.
۶. کیفیت رابطه خانوادگی را بالا ببرید
سعی کنید چند بار در هفته زمانی را با هم به عنوان یک خانواده سازماندهی کنید – شاید در هفته، سه وعده غذایی بتوانید به عنوان یک خانواده دور یک میز بنشینید و غذا بخورید. این به همه شما فرصتی برای ارتباط و گفتگو در مورد مسائل مهم و هم چنین موضوعات سرگرم کنندهتر میدهد. از فرزندانتان بخواهید که در انجام کارها یا انجام امور به شما کمک کنند. آنها ممکن است اعتراض کنند، اما به جای این که احساس کنند یک فرد خارجی هستند، احساس میکنند که در زندگی شما مشارکت دارند. حس بودن در جمع خانواده را به فرزندان خود منتقل کنید.
۷. تصمیمات مشترک
طبیعی است که بچههای بزرگتر، محدودیتهای مرزها را آزمایش کنند تا ببینند از پس چه چیزی میتوانند برآیند. ممکن است نیاز داشته باشید که وقتی بچهها در سنین نوجوانی رشد میکنند، مرزها را تطبیق دهید و کمی قوانین خانوادگی را برای آنها به روز کنید مثلاً اجازه بدهید تایم بیشتری را با دوستان خود سپری کنند- این اقدام حتی میتواند به مشارکت فرزندتان در مذاکره درباره مرزهای جدید کمک کند. رعایت محدودیتهای بیش از حد بسیار دشوار خواهد بود، بنابراین ایده خوبی است که دریابید که کدام مرزهاً واقعاً برای شما مهم هستند، مانند محدودیتهایی که برای ایمنی فرزندانتان وجود دارد، و کدام مرزها ارزش جنگیدن را ندارند. با محدودیتهای کمتر، فرزندان شما متوجه میشوند که مرزهایی که شما تعیین میکنید جدی هستند. بنابراین در خصوص مسائل کم اهمیت حساسیت به خرج ندهید.
۸. ایجاد یک محیط آرامش بخش
برای یک خانواده مهم است که در روزهای سخت و هم چنین روزهای خوب کنار یکدیگر باشند. اگر یک فاجعه خانوادگی رخ دهد یا یکی از اعضای خانواده مشکلی داشته باشد، کنار هم قرار گرفتن واقعاً میتواند کمک کننده باشد. فرزندان شما در این زمان به کمک شما نیاز خواهند داشت و مهم است که در دسترس باشید و با روی باز از آنها استقبال کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید. آنها به اطمینان و توضیح نیاز دارند و بسته به سنشان واکنش متفاوتی نشان میدهند. هم چنین مشاوره گرفتن از یک فرد بیطرف نیز میتواند کمک کننده باشد.
۹. انعطاف پذیر باشید
بیش از هر چیز، کودکان فقط میخواهند با والدین خود وقت بگذرانند. وقت گذاشتن برای یک بازی بداهه یا یک گردش برنامه ریزی نشده به پارک میتواند بسیار سرگرم کننده باشد و هم چنین چیزی است که شما و فرزندانتان به خوبی به یاد خواهید سپرد. داشتن یک روال منظم و برنامهریزی شده خوب است، اما اگر هر از گاهی برای سرگرمی و بازیهای خودجوش در نظم این برنامه اختلال ایجاد شود، این پایان دنیا نیست. برای خانوادههای پرمشغله، برنامهریزی چند ساعته برای یک بعد از ظهر وخوردن یک عصرانه با هم نیز میتواند مفید باشد.
۱۰. زمان با کیفیتی را با شریک زندگی خود بگذرانید
وقتی بچهدار شدید پیدا کردن وقت برای خود و شریک زندگیتان دشوار است، اما مهم است که برای یکدیگر وقت بگذارید. از این گذشته، کودکان در مورد روابط بین زن و شوهرها از والدین خود یاد میگیرند. اطمینان حاصل کنید که به طور مکرر با آنها در مورد تمام مسائل روزمره و هم چنین چیزهایی که از صحبت کردن در مورد آنها لذت میبرید ارتباط برقرار میکنید. سعی کنید زمانی را سازماندهی کنید که بتوانید با یکدیگر وقت بگذرانید، چه بیرون رفتن برای صرف غذا، چه صرفاً استراحت در مقابل تلویزیون با هم. از کنار همسرتان بودن لذت ببرید و از نشان دادن عشق و علاقه خود به یکدیگر در حضور فرزندانتان واهمه نداشته باشید.
والدین برای شادی خانواده خود چه کارهایی میتوانند بکنند؟
پیشنهادات عبارت هستند از:
- صادق بودن با یکدیگر
- گوش دادن به یکدیگر با توجه کامل
- در ارتباط ماندن با یکدیگر
- با کلمات، نوازش کردن و وقت گذاشتن برای همدیگر را از عشق خود مطمئن کنید.
- به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات بدون سرزنش یا انتقاد از یکدیگر
- تشویق رفتار مثبت
سخن آخر
تعریف ما از «خانواده» در چند دهه گذشته تغییر کرده است و شامل خانوادههای تک والدی، خانوادههای ترکیبی و هم چنین ساختار سنتی خانواده دو والدین و فرزندانشان است که با هم زندگی میکنند، میشود.
ابتدا به یاد داشته باشید که خلق و خوی والدین باعث ایجاد روحیه خاصی در خانواده میشود. اگر والدین بتوانند خلق و خوی خود را تنظیم کنند یا نگرش مثبت خود را حفظ کنند، اغلب این به سایر اعضای خانواده کمک میکند تا خلق و خوی خود را بهتر تنظیم کنند و بتوانند نگرش مثبتتری داشته باشند. نگرش هم از نظر مثبت و هم از نظر منفی بسیار مسری است. اگر بتوانید روی چیزهای مثبت متمرکز بمانید این نگرش مثبت در تمام خانواده شما نفوذ خواهد کرد.
پیشنهاد دوم این است که روی موضوعات اصلی تمرکز کنید، نه بر روی موضوعات فرعی. همیشه چیزهای کوچکی وجود دارد که والدین را آزار میدهد و این چیزهای کوچک میتوانند گاهی والدین را دیوانه کنند. با این حال، والدین باید توانایی عقب نشینی از موقعیت و ارزیابی اهمیت موضوع را داشته باشند. باید بررسی کرد که آیا این موضوع به اندازه کافی مهم است که جریان مثبت خانواده را مختل کند، آیا درسی است که «نوجوان سرکش» در این زمان باید بیاموزد؟ اغلب اگر بتوانیم عقب نشینی کنیم و ارزیابی کنیم، متوجه میشویم که بسیاری از این چیزهایی که ما را «آزار میدهد» واقعاً چندان مهم نیستند. البته اشتباه نکنید، چیزهای مهمی هستند که حتماً باید روی تمرکز کنید، مسائل شخصیتی مانند صداقت، سخت کوشی و غیره. باز هم به عنوان والدین باید ارزیابی کنیم که آیا این رفتار از روی سرپیچی انجام میشود (پس اصلاح و انضباط مناسب است) یا از روی ناآگاهی انجام میشود (پس نحوه صحیح رفتار باید آموزش داده شود).
پیشنهاد دیگر این است که آنها را به خاطر کارهای خوبی که انجام میدهند تحسین کنید. تحقیقات نشان میدهد که بچهها وقتی برای رفتار مثبت یا درست مورد تحسین قرار میگیرند، خیلی سریعتر یاد میگیرند، تا این که به خاطر نتیجهگیری یک رفتار منفی یا نادرست. همه ما دوست داریم کسی تشخیص دهد که چه زمانی برای کاری تلاش بیشتری میکنیم یا کاری را به خوبی انجام میدهیم و برای تلاشمان مورد تشویق قرار بگیریم.
اوقاتی را برای تفریح خانوادگی پیدا کنید. زمانی را برای خندیدن و خوشگذرانی به عنوان یک خانواده پیدا کنید. اگر زمانی برای ایجاد روابط و لذت بردن از همراهی یکدیگر نداشته باشیم، سخت است که یک خانواده «شاد و سالم» باشیم.
هیچ رابطهای (خارج از رابطه ما با خدا) مهمتر از روابط ما با خانواده نیست؛ زمان میبرد و تلاش میخواهد، اما در نهایت ارزشش را دارد، زیرا رابطه مثبت و شاد در خانواده برای یک عمر نتیجه خواهد داد. ارزش آن را دارد که در درازمدت وقت و تلاش اضافی را صرف کنید، نه تنها از زمانی که با خانواده خود میگذرانید لذت بیشتری خواهید برد، بلکه اعضای خانواده این عادتهای مثبت را نیز یاد خواهند گرفت که به آنها کمک میکند تا روزی خانواده موفق و شاد خود را تشکیل دهند.