فرزندپروری مستبدانه یک سبک فرزندپروری است که با تقاضای زیاد و پاسخگویی کم شناسایی میشود.
این یکی از سبکهای فرزندپروری است که توسط روانشناس رشد، دیانا بامریند توصیف شده است. این روانشناس علاوه بر فرزندپروری مستبدانه، دو سبک دیگر را نیز شناسایی کرده است: فرزندپروری مقتدرانه و فرزندپروری سهلگیرانه یا آسان گیر.
برخی دیگر بر این باورند که انواع بیشتری از فرزند پروری نسبت به این سه نوع وجود دارد. به عنوان مثال، برخی می گویند که چهار سبک تربیت کودک وجود دارد: مستبدانه، مقتدرانه، سهل گیرانه و بدون دخالت یا غفلت ورز.
والدینی که سبک تربیتی مستبدانه دارند، توقع بسیار بالایی از کودک خود دارند، با این حال برای تربیت کودک بازخورد بسیار کمی میدهند. اشتباهات کودک در این سبک تربیتی معمولاً به شدت مجازات میشود. زمانی که به کودک بازخوردی داده میشود، اغلب منفی است.
داد زدن سر کودک و تنبیه بدنی نیز در فرزندپروری مستبدانه بسیار رایج است. افراد دارای این سبک فرزندپروری اغلب از تنبیه به جای پیامد استفاده میکنند. آنها معمولاً مایل یا قادر به توضیح دلیل قوانین خود نیستند.
در این مقاله به ویژگیهای فرزندپروری مستبدانه و عوامل ایجاد آن میپردازیم. همچنین تأثیری که این روش فرزندپروری بر کودکان دارد و نحوه برخورد در صورتی که شما یا شریک زندگیتان والدین مستبدی هستید را توضیح خواهیم داد.
ویژگیهای فرزندپروری مستبدانه
بامریند معتقد بود که یکی از نقشهای اصلی که والدین در زندگی کودک ایفا میکنند، اجتماعی کردن کودک طبق ارزشها و انتظارات فرهنگ آنهاست. با این حال، نحوه انجام این کار توسط والدین بر اساس میزان کنترلی که آنها سعی میکنند بر کودک خود اعمال کنند، میتواند به طور چشمگیری متفاوت باشد.
فرزندپروری مستبدانه کنترل کننده ترین نوع تربیت کودک است. در این روش، والدین مستبد به جای ارزش قائل شدن برای خودکنترلی و آموزش کودک برای کنترل رفتارهای خود، به اقتدار پایبند هستند و بر آن تمرکز میکنند. والدین مستبد به جای پاداش دادن به رفتار مثبت کودک، فقط بازخوردی را در قالب تنبیه برای رفتار نادرست او در نظر میگیرند.
در ادامه برخی از رایج ترین ویژگیهای والدین مستبد آورده شده است.
طلبکار هستند، اما پاسخگو نیستند
والدین مستبد قوانین زیادی دارند و حتی ممکن است تقریباً تمام جنبههای زندگی و رفتار کودک خود را در خانه و در جمع کنترل کنند. علاوه بر این، آنها همچنین قوانین نانوشته زیادی دارند که از کودک انتظار میرود از آنها پیروی کند. حتی اگر کودک راهنمایی کمی در مورد این “قوانین” دریافت کند. در عوض، به سادگی از کودک انتظار میرود که بداند این قوانین وجود دارند و از آنها پیروی کند.
مهربانی یا احساسات اندک
والدینی که از این سبک تربیت کودک پیروی میکنند، اغلب سرد، گوشه گیر و خشن به نظر میرسند.
آنها بیشتر به جای تشویق و تعریف از کودک خود بر سر فرزندانشان غر یا داد میزنند. آنها به نظم و انضباط نسبت به سرگرمی ارزش بیشتری میدهند و انتظار دارند که کودک باید جلوی چشم آنها باشد و دیده شود، اما حرفهایش شنیده نشود.
توضیح کم برای تنبیه
والدینی که این سبک فرزندپروری را دارند معمولاً با تنبیه بدنی که اغلب شامل کتک زدن است، مشکلی ندارند. آنها به جای تشویق رفتار مثبت کودک، در هنگام شکسته شدن قوانین سریع و خشن واکنش نشان میدهند.
انتخابهای کم برای کودکان
والدین مستبد به کودکان حق انتخاب یا گزینههای مختلف نمیدهند. در فرزندپروری مستبدانه، والدین قوانین را تعیین میکنند و رویکرد یک طرفه و دیکتاتوری برای نظم و انضباط کودک خود دارند.
در این روش، فضای کمی برای صحبت وجود دارد و این والدین به ندرت به کودک اجازه میدهند که خودش چیزی را انتخاب کند.
بی حوصله نسبت به بدرفتاری کودک
والدین مستبد انتظار دارند کودک آنها به سادگی عاقل تر از آن باشد که رفتارهای نامطلوب از او سر بزند. آنها حوصله ندارند توضیح دهند که چرا کودک باید از انجام برخی رفتارها خودداری کند و انرژی کمی صرف صحبت کردن درباره احساسات میکنند.
بی اعتماد
والدین مستبد به کودک خود اعتماد کافی ندارند و عقیده دارند او نمیتواند انتخاب خوبی داشته باشد. در فرزندپروری مستبدانه، والدین به فرزندان خود آزادی زیادی برای نشان دادن این که میتوانند به تنهایی رفتار خوبی از خود نشان دهند، نمیدهند. بلکه به جای این که اجازه دهند کودک خودش تصمیم بگیرد و با عواقب طبیعی آن انتخاب روبرو شود، والدین مستبد به دقت کودک را تحت نظر میگیرند تا از اشتباه نکردن او مطمئن شوند.
حاضر به صحبت نیستند
والدین مستبد به توافق در میانه راه اعتقاد ندارند. موقعیتها از نظر آنها سیاه و سفید هستند و جایی برای سازش وجود ندارد. وقتی صحبت از وضع قوانین یا تصمیم گیری میشود، کودکان حرفی برای گفتن یا نظر دادن ندارند.
شرمساری
والدین مستبد میتوانند به شدت از کودک خود انتقاد کنند و ممکن است از شرم به عنوان یک تاکتیک برای وادار کردن کودک به پیروی از قوانین استفاده کنند.
این والدین بهجای جستجوی راههایی برای ایجاد عزت نفس در فرزندانشان، اغلب بر این باورند که شرمساری و خجالت دادن کودک، انگیزهی بهتری در کودکان ایجاد میکند.
استفاده از عباراتی مانند «چرا همیشه این کار را میکنی؟»، «چند بار باید این موضوع را به شما بگویم؟» یا «چرا نمیتوانید کاری را درست انجام دهید؟» نمونه ای از فرزندپروری مستبدانه است.
نمونه هایی از فرزندپروری مستبدانه
فرزندپروری مستبدانه در عمل شبیه والدینی هستند که به کودک میگویند کاری را انجام دهد، ولی تمایل یا حوصله توضیح دلیل آن را ندارند. والدین مستبد ممکن است از گوش دادن به توضیح رفتار کودک خودداری کنند.
در این روش، کنترل رفتار کودک بیش از نیازهای عاطفی او ارزش دارد و روشهای انضباطی مورد استفاده این والدین به جای حمایت کننده، تنبیهی هستند.
نمونههای فرزندپروری مستبدانه در زندگی واقعی بر اساس سن کودک متفاوت است. برای مثال، فرزندپروری مستبدانه یک کودک پیش دبستانی ممکن است شبیه کودکی به نظر برسد که در مدرسه به دلیل به اشتراک نگذاشتن وسایلش با مشکل مواجه میشود و در نتیجه، والدین وقتی به خانه میرسند، کودک را با برداشتن اسباببازیهای مورد علاقهاش تنبیه میکنند.
فرزندپروری مستبدانه در سالهای نوجوانی ممکن است چیزی شبیه به یک دانشآموز دبیرستانی باشد که میخواهد در کلاس هنر به عنوان یک درس انتخابی شرکت کند، اما والدین مستبد او را منع میکنند و نوجوان را وادار میکنند به جای آن به علوم کامپیوتر بپردازند.
یا والدینی که به نوجوان میگویند که کلاسهای هنری به او کمک نمیکند تا شغلی پیدا کند و برای افراد تنبلی است که نمیخواهند تکالیف مدرسه واقعی را انجام دهند.
علل فرزندپروری مستبدانه
فرزندپروری مستبدانه اغلب چیزی نیست که والدین عمداً درگیر آن شوند و آن را انجام دهند. برخی از عواملی که ممکن است در به کار گیری فرزندپروری مستبدانه نقش داشته باشند، عبارتند از:
- تربیت مستبدانه: افرادی که به این شیوه کودک خود را تربیت میکنند، اغلب خودشان هم توسط والدین مستبد یا در یک فرهنگ مستبدانه بزرگ شدهاند. برای مثال، یک مطالعه نشان داد که والدینی که در دوران کودکی با فرزندپروری مستبدانه زندگی کردهاند، بیشتر دوست داشتند کودک خود را با الگوها و نگرش مشابه بزرگ کنند.
- سازگاری کمتر: تحقیقات همچنین نشان میدهد که والدین مستبد امتیاز کمتری در یک ویژگی شخصیتی به نام توافق پذیری کسب میکنند. آنها همچنین به طور کلی از جمله با فرزندان خود رابطه پر چالشتری دارند.
- روان رنجوری: مطالعات همچنین نشان میدهد که والدین مستبد در معیارهای روان رنجوری امتیاز بیشتری کسب میکنند. روان رنجورخویی یک بعد شخصیتی است که شامل ثبات عاطفی است و با تمایل به تجربه اضطراب، شک، افسردگی و سایر احساسات منفی مشخص میشود.
تاثیر فرزند پروری مستبدانه
روشهای تربیت کودک با نتایج مختلفی در زمینههایی مانند مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی کودک مرتبط است. فرزندان والدین مستبد ممکن است:
- با دیگران با ترس یا بیش از حد خجالتی رفتار کنند.
- حرف گوش دادن و موفقیت را با عشق مرتبط بدانند.
- به راحتی خود را وفق دهند، اما افسردگی و اضطراب را نیز تجربه کنند.
- رفتار پرخاشگرانه بیشتری نسبت به دیگران نشان دهند.
- رفتارهای اجتماعی کمتری نشان دهند.
- در موقعیتهای اجتماعی به دلیل فقدان مهارت اجتماعی مشکل دارند.
- عزت نفس پایین تری دارند.
- علائم منفی بیشتری مانند بیش فعالی و اختلال سلوک دارند.
- با کنترل خود چالش دارند و برایشان سخت است. زیرا به ندرت قادر به انتخاب و تجربه عواقب طبیعی انتخاب خود هستند.
از آنجایی که والدین مستبد انتظار اطاعت مطلق دارند، کودکانی که با این سبک تربیتی بزرگ میشوند، معمولاً در پیروی از قوانین بسیار خوب هستند. با این حال، آنها ممکن است فاقد نظم و انضباط باشند.
برخلاف کودکانی که توسط والدین مقتدر بزرگ میشوند، کودکانی که توسط والدین مستبد بزرگ میشوند تشویق به جست و جو و مستقل بودن نمیشوند. بنابراین هرگز نمیآموزند که چگونه محدودیتها و استانداردهای شخصی خود را تعیین کنند. این عدم انضباط در نهایت میتواند منجر به مشکلاتی شود، زمانی که والدین یا شخصیت مرجع برای نظارت بر رفتار او حضور ندارند.
در حالی که متخصصان رشد موافق هستند که وجود قوانین و حد و مرز برای کودکان مهم است، اکثر آنها معتقدند که فرزندپروری مستبدانه بیش از حد تنبیهی است و فاقد گرمی، عشق بی قید و شرط و همچنین تربیتی است که کودکان به آن نیاز دارند.
نکاتی برای اجتناب از فرزندپروری مستبدانه
اگر شما یا همسرتان توسط یک والدین مستبد بزرگ شدهاید، ممکن است از تکرار آن الگوها برای فرزندان خود بترسید. یا ممکن است متوجه شوید که شما یا شریک زندگی تان قبلاً از سبک فرزندپروری مستبدانه پیروی میکردید و اکنون می خواهید از آن اجتناب کنید.
در این صورت کارهایی وجود دارد که می توانید برای واکنش به موقعیتها انجام دهید و یاد بگیرید که به جای آن از روش تربیت کودک بهتری استفاده کنید.
- درباره فرزندپروری مقتدرانه بیشتر یاد بگیرید: هر چه بیشتر ویژگیهای فرزندپروری مقتدرانه و مزایای آن را برای کودک را درک کنید، بهتر میتوانید از رویکرد خود در تربیت کودک آگاه شوید. آموزش خود در مورد نحوه صحیح تربیت کودک اولین قدم مهم است.
- به حرف کودک خود گوش کنید: برای گوش دادن به حرفهای کودک بدون این که صبر شما تمام شود یا واکنشی تند از خود نشان دهید، تلاش کنید. گوش دادن و اعتبار بخشیدن به احساسات کودک شما برای یادگیری شناخت احساسات و ایجاد حس خود کنترلی کودک ضروری است.
- در خانه قوانین وضع کنید: لیستی از انتظارات و قوانین مد نظر خود را ایجاد کنید و مطمئن شوید که همه افراد خانواده شما، از جمله کودک و سایر مراقبین، این قوانین را درک میکنند. وقتی همه افراد خانواده قوانین و دلیل وجود آنها را درک کنند، اجرای قوانین و پیگیری پیامد عدم رعایت آنها آسان تر خواهد بود.
- از پیامدهای منطقی استفاده کنید: هنگامی که قوانین خانه زیر پا گذاشته میشود، پیامدهای مناسب با اشتباه و منطقی را دنبال کنید. از تنبیه بدنی خودداری کنید و کودک خود را به خاطر اشتباه کردن خجالت زده نکنید.
- در کلاس فرزندپروری شرکت کنید: اگر شما یا شریک زندگی شما نگران روش تربیت کودک و فرزندپروری خود هستید، در کلاس فرزندپروری شرکت کنید یا با یک درمانگر خانواده صحبت کنید. مراجعه به درمانگر میتواند فرصتی مناسب برای یادگیری و تمرین روشهای فرزندپروری باشد که میتوانید از آنها در خانواده خود استفاده کنید.
چگونه کمتر یک والدین مستبد باشیم؟
اشکالی ندارد اگر برخی از جنبههای تربیت کودک شما با روش فرزندپروری مستبدانه نزدیک باشند. بسیاری از ما با همین روش بزرگ شدهایم و رهایی از این شیوهها سخت است. همچنین اینطور نیست که تربیت کودک با تعیین قوانین و حد و مرزهای مشخص هیچ فایدهای نداشته باشد. با این حال، مهم است که با احساسات کودک خود در تماس باشید و سعی کنید والدینی گرم و مهربان باشید.
بر اساس گفته متخصصان، یکی از راههای ساده برای انجام این کار این است که مدتی را صرف گوش دادن به صحبتهای کودک خود کنید. تغییر، واکنش مثبت و همدلی بیشتر به والدین کمک میکند تا نسبت به کودک گرمتر و حمایت کنندهتر رفتار کنند. مکث برای گوش دادن به کودک و فکر کردن در مورد نیازهای کودک قبل از اقدام خاصی میتواند نشان دهنده احترام به استقلال و رشد درونی کودک باشد.
کار دیگری که میتوانید انجام دهید این است که هر زمان که ممکن است به احساسات کودک خود حساس باشید. نشان دادن عشق، آرام کردن کودک در زمانی که ناراحت است و ارزش قائل شدن برای افکار و احساسات او بسیار مهم است.
متخصصان همچنین توصیه میکنند که از مجازاتهای خشن مانند داد زدن سر کودک، فحاشی کردن به او، خجالت زده و شرمسار کردن او و هرگونه تنبیه بدنی دوری کنید. هیچوقت تحت هیچ شرایطی این کارها را انجام ندهید و سعی کنید از آنها اجتناب کنید.
سخن آخر
ویژگی اصلی فرزندپروری مستبدانه توقعات بسیار بالا از کودک با عدم بازخورد و پاسخگویی از سوی والدین است. والدین مستبد اشتباهات کودک را به سختی مجازات میکنند، اما در مورد قوانین و مجازات عدم رعایت آنها توضیح کمی به کودک میدهند.
این سبک فرزندپروری با تعدادی از اثرات منفی برای کودک از جمله عزت نفس پایین، مشکلات اجتماعی و خودکنترلی ضعیف مرتبط است، اما راههای دیگری برای تربیت کودک به روش مثبتتر وجود دارد.
در حالی که رویکرد مستبدانه ممکن است در موقعیتهایی موثر باشد که نیاز به رعایت دقیق قوانین دارند، اما استفاده بیش از حد از این روش به عنوان رویکردی برای تربیت کودک ممکن است پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد. اگر متوجه شدید که سبک فرزندپروری شما مستبدانه است، به دنبال راههایی باشید که بتوانید فرزندپروری مقتدرانه تری را در ارتباط روزانه خود با کودک جایگزین کنید.