تحقیقات نشان میدهد که زنان در سالهای قبل از یائسگی و در سالهای بلافاصله پس از یائسگی در برابر افسردگی آسیب پذیر هستند. تئوریهایی وجود دارد که چرا زنان در این دوره دو برابر نرخ افسردگی دارند. یک نظریه این است که «پنجرهای از آسیب پذیری» وجود دارد به طوری که برخی از زنان نسبت به تغییرات هورمونی که در دوران پیش از یائسگی رخ میدهد حساستر هستند و آنها را در معرض خطر بیشتری برای افسردگی قرار میدهد. تغییرات هورمونی ناشی از یائسگی میتواند منجر به نوسانات خلقی، غم و اندوه و افسردگی شود. سطوح پایینتر استروژن و پروژسترون که با یائسگی به وجود میآید میتواند بر سلامت روان و همچنین سلامت جسمی بانوان تأثیر بگذارد.
علاوه بر این، زنانی که در معرض بیشترین خطر قرار دارند، کسانی هستند که در اوایل زندگی سابقه خلق افسرده داشتهاند. پینو بیبی پیشتر در مقالات «دوران پیش یائسگی چگونه است؟»، «چگونه بعد از یائسگی سالم و فعال بمانیم؟» و «راههای طبیعی برای مقابله با علائم یائسگی» به موضوع یائسگی و اختلالات روحی ناشی از آن پرداخته است که توصیه میکنیم این مقالات را نیز مطالعه کنید. در این مقاله پینو بیبی به بررسی افسردگی ناشی از یائسگی و درمان آن خواهد پرداخت. با پینو همراه باشید.
یائسگی چیست؟
یائسگی زمانی است که نشان دهنده پایان چرخه قاعدگی شماست. این فاز از زندگی بانوان پس از ۱۲ ماه بدون قاعدگی تشخیص داده میشود. یائسگی ممکن است در ۴۰ یا ۵۰ سالگی اتفاق بیفتد، اما میانگین سنی در ایالات متحده ۵۱ سال است.
یائسگی یک فرآیند بیولوژیکی طبیعی است. اما علائم فیزیکی مانند گرگرفتگی و علائم عاطفی یائسگی ممکن است خواب شما را مختل کند، انرژی شما را کاهش دهد یا بر سلامت روحی شما تأثیر بگذارد. درمانهای مؤثر زیادی وجود دارد، از تنظیم سبک زندگی گرفته تا هورمون درمانی.
نکات کلیدی در مورد قبل از یائسگی
قبل از یائسگی زمانی است که تخمدان ها به تدریج کار نمیکنند. این یک فرآیند طبیعی است که باعث ایجاد علائم فیزیکی و عاطفی میشود. نیازی به درمان ندارد، اما درمان میتواند به کاهش علائم کمک کند. درمان شامل هورمونها، داروهای ضد افسردگی و تغییر سبک زندگی است.
یائسگی چه رابطهای با افسردگی دارد؟
سلامت عاطفی در دوران پیش از یائسگی مستلزم تعادل بین خودمراقبتی و تعهدات کاری و مراقبت از دیگران است. بسیاری از زنان قادر به شناسایی و توصیف منابع تنش و علائم استرس هستند، اما ممکن است هنوز برای آنها سخت باشد که این منابع استرس را حذف کنند. شناخت یک مشکل اولین قدم برای یافتن راههایی برای مقابله با آن است. اگر چه بسیاری از عوامل استرسزا را نمیتوان تغییر داد، مهارتهای مقابله میتواند زنان را قادر سازد تا با چالشهای زندگی روبرو شوند و حس تجدید اعتماد به نفس، تعادل و هماهنگی را ایجاد کنند.
برخی از زنان هم چنین ممکن است از تغییراتی در سبک زندگی خود بهرهمند شوند، از جمله خوردن یک رژیم غذایی متعادل و ورزش منظم.
مهم است که یک ارائه دهنده مراقبتهای بهداشتی به یک زن کمک کند تا تصمیم بگیرد که آیا فقط احساس استرس میکند یا از نظر بالینی افسرده است (افسردگی اساسی). افسردگی اساسی وضعیتی است که با عدم تعادل شیمیایی در مغز همراه است و تغییر هورمونها در دوران پیش از یائسگی ممکن است با این عدم تعادل همراه باشد. با علائمی مانند خستگی طولانی مدت، پایین بودن سطح انرژی، از دست دادن علاقه به فعالیتهای عادی، احساس غم، تحریک پذیری، اختلالات خواب، بیقراری، تغییر وزن و کاهش میل جنسی مشخص میشود. اگر چه اکثر افراد هر از گاهی این علائم را تجربه میکنند، اما برای گرفتن تشخیص افسردگی شدید، علائم باید بیش از ۲ هفته طول بکشد.
یائسگی چگونه میتواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد؟
همان طور که به دوران یائسگی وارد میشوید، کاهش سطح استروژن و پروژسترون میتواند بر میزان تولید سروتونین بدن شما تأثیر بگذارد. سروتونین یک ماده شیمیایی ساخته شده توسط بدن است که پیامهایی را بین سلولهای عصبی در مغز و بقیه بدن شما حمل میکند و به بدن میگوید که چگونه کار کند. سروتونین به کنترل حافظه، خلق و خو، دمای بدن، خواب، میل جنسی و گرسنگی کمک میکند. سطح پایین سروتونین در افسردگی و اضطراب نقش دارد.
در عین حال، علائم فیزیکی یائسگی، از جمله گرگرفتگی و بیخوابی نیز میتواند باعث غم و اندوه، استرس، اضطراب و افسردگی شود. اگر زن جوانتری هستید که به دلیل درمانهای سرطان سینه، یائسگی زودرس را پشت سر میگذارید، ممکن است زندگی شما در مورد تشخیص افسردگی و همچنین سایر عوارض جانبی که ممکن است داشته باشید، تحت تاثیر قرار بگیرد.
نوسانات خلقی در دوران یائسگی
اگر نوسانات خلقی دارید به این معنی است که احساسات شما به طور مکرر و گاهی به طور چشمگیری تغییر میکند. ممکن است یک دقیقه خوشحال و لحظه بعد ناراحت باشید. نوسانات خلقی عموماً در اثر تغییرات هورمونی بروز میکنند و ممکن است بانوان در دوران قاعدگی خود، تغییرات خلق و خو را تجربه کنند، این تغییرات احساسی در دوران بارداری، دوران پیش از یائسگی و دوران یائسگی نیز رایج است.
علائم افسردگی اساسی در دوران یائسگی چیست؟
اگر برخی از این علائم و نشانهها را در اکثر اوقات روز، تقریباً هر روز، حداقل به مدت حداقل ۲ هفته تجربه کردهاید، ممکن است افسردگی شدید را تجربه کرده باشید و باید به پزشک مراجعه کنید.
- حالت غمگین، اضطرب یا احساس تهی بودن و پوچی مداوم
- احساس ناامیدی یا بدبینی
- تحریک پذیری
- احساس گناه، بیارزشی یا درماندگی
- از دست دادن علاقه یا لذت به سرگرمیها و فعالیتها
- کاهش انرژی یا خستگی
- آهسته تر حرکت یا صحبت کردن
- احساس بیقراری یا مشکل در نشستن
- مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن یا تصمیم گیری
- مشکل در خوابیدن، صبح زود بیدار شدن یا پرخوابی
- تغییر اشتها و/یا وزن
- افکار مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
- درد عمومی بدن، سردرد، گرفتگی عضلات، یا مشکلات گوارشی بدون علت فیزیکی واضح و/یا که حتی با درمان هم برطرف نمیشوند.
برای افسردگی اساسی، داروهای ضد افسردگی و/یا روان درمانی رفتار شناختی میتوانند عدم تعادل شیمیایی را اصلاح کنند. اکثر زنان با داروهای ضد افسردگی بهبود قابل توجهی نشان میدهند و عوارض جانبی نسبتاً کمی دارند، اگر چه ممکن است چندین هفته طول بکشد تا اثرات کامل دارو را تجربه کنند. عوارض جانبی رایج شامل افزایش وزن و مشکل در میل جنسی و برانگیختگی است. همچنین نشان داده شده است که درمان شناختی – رفتاری به طور موثر افسردگی را در برخی از زنان درمان میکند. داروهای ضد افسردگی زمانی موثرتر هستند که همراه با روان درمانی استفاده شوند. برای برخی افراد، روان درمانی بدون دارو ممکن است آن قدر مؤثر نباشد.
همچنین نشان داده شده است که استروژن به طور قابل توجهی باعث بهبود خلق و خوی برخی از زنان در دوران پیش از یائسگی میشود. یک ارائه دهنده مراقبتهای بهداشتی ممکن است آزمایش استروژن درمانی سیستمیک را برای زنان مبتلا به علائم افسردگی همراه با علائم آزاردهنده یائسگی توصیه کند. این ممکن است برای زنانی که نمیتوانند یا نمیخواهند داروهای ضدافسردگی مصرف کنند توصیه میشود، یا اگر داروهای ضدافسردگی به تنهایی کافی نیستند، میتوان از این دو روش به صورت ترکیبی استفاده کرد.
احساس غم و اندوه در مقابل افسردگی در دوران یائسگی
اگر در دوران یائسگی غمگین هستید، مطمئن باشید که طبیعی است. با این حال، درک تفاوت بین احساس اندوه و غم عادی با احساس افسردگی مهم است. هر دوی اینها میتوانند باعث غم و اندوه، از دست دادن علاقه به آن چه قبلاً فعالیتهای لذت بخش بودند و اختلالات خواب و اشتها شوند.
گر چه احساس اندوه بیشتر یک فرآیند است. شما این احساسات را دارید، اما از آنها عبور میکنید و به مرور زمان احساس بهتری پیدا میکنید. افسردگی بیشتر طول میکشد و باعث ایجاد احساسات شدیدتر میشود که تأثیر بیشتری بر عملکرد روزانه شما دارد.
یک روانپزشک چک لیستی ایجاد کرده تا به افراد کمک کند بین احساس غم و اندوه و افسردگی تمایز قائل شوند.
شما اندوه عادی دارید اگر:
- به راحتی به حمایت پاسخ دهید.
- اغلب آشکارا عصبانی هستید.
- احساس افسردگی خود را به تجربه از دست دادن ربط میدهید.
- هنوز هم میتوانید لحظاتی از لذت را در زندگی تجربه کنید.
- احساس غم و اندوه و پوچی را نشان میدهید.
- ممکن است شکایات فیزیکی داشته باشند که دوام ندارند.
- در مورد برخی از جنبههای خاص از زندگی ابراز گناه و ندامت کنید.
- احساس از دست دادن موقت عزت نفس داشته باشید.
ممکن است از نظر بالینی افسرده باشید اگر:
- حمایت نمیپذیرید
- تحریک پذیر هستید و شکایت میکنید، اما مستقیماً خشم خود را ابراز نمیکنید.
- احساس افسردگی خود را به یک رویداد خاص زندگی ربط نمیدهید.
- احساس غم انگیزی از عذاب دارند.
- حس ناامیدی و پوچی مزمن دارید.
- شکایات فیزیکی مداوم دارید.
- احساس گناه عمومی دارید.
- احساس از دست دادن عمیق و مداوم عزت نفس میکنید.
درباره افسردگی یائسگی و نحوه درمان آن بیشتر بدانید
به نظر نمیرسد که یائسگی به طور طبیعی به عنوان بخشی طبیعی از افزایش سن خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد. اما اگر علائم یائسگی مانند گرگرفتگی، تغییرات واژن و اختلالات خواب شما را بسیار ناراحت میکند، ممکن است احتمال بروز افسردگی را بیشتر کند – به خصوص اگر با منابع دیگری از استرس روبرو هستید یا در گذشته افسردگی داشتهاید.
درمان افسردگی و غم یائسگی
اگر علائم غم و اندوه یا افسردگی دارید که هفتهها بدون هیچ نشانهای از بهبودی ادامه دارد، مهم است که با پزشک خود صحبت کنید. اگر در حال دریافت درمان سرطان سینه در دوران یائسگی هستید (یا اگر درمان سرطان سینه باعث یائسگی زودرس شده است)، تیم مراقبت شما میتواند تشخیص دهد که آیا یکی از درمانهای سرطان شما میتواند باعث علائم شما شده باشد یا خیر و این که آیا درمان متفاوتی امکان پذیر است.
پزشک شما همچنین میتواند درمانهایی را برای سایر عوارض جانبی یائسگی مانند بیخوابی، خستگی و گرگرفتگی توصیه کند. مدیریت این علائم ممکن است به کاهش افسردگی و اندوه کمک کند. هم چنین ممکن است بخواهید از پزشک خود بخواهید که شما را به یک متخصص سلامت روان معتبر که تجربه کار با افرادی را که در دوران یائسگی هستند ارجاع دهد. اگر تشخیص داده شد که افسردگی دارید، ترکیب درمانهایی مانند مشاوره و داروهای ضد افسردگی میتواند موثر باشد.
درمان شناختی – رفتاری (CBT) برای مقابله با افسردگی یائسگی
انواع مختلفی از درمان وجود دارد، اما به طور کلی، بیشتر جلسات درمانی بر کمک به شما برای کاهش پریشانی، حل مشکلات به طور سازنده، دور زدن افکار منفی، مقابله با مسائل عاطفی و حمایت خانواده و دوستان متمرکز است. درمان شناختی – رفتاری (CBT) نوع خاصی از درمان است که به شما کمک میکند افکار منفی را که دارید شناسایی، درک کرده و سپس تغییر دهید، که به نوبه خود میتواند سلامت عاطفی و توانایی عملکرد شما را بهبود بخشد.
دارو درمانی برای مقابله با افسردگی یائسگی
داروهای ضد افسردگی با متعادل کردن مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهندههای عصبی که بر خلق و خو و احساسات تأثیر میگذارند، عمل میکنند. نمونههایی از انتقال دهندههای عصبی عبارت هستند از سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین.
پزشک شما میتواند با شما مشورت کند تا دریابد کدام دارو علائم افسردگی را با کمترین عوارض جانبی تسکین میدهد. بسیاری از افراد باید قبل از بهبود علائم خود، چند نوع مختلف دارو را امتحان کنند. اگر در حال شروع یک داروی جدید برای درمان افسردگی هستید، ممکن است دو تا چهار هفته طول بکشد تا اثرات آن را احساس کنید.
انواع رایج داروهای ضد افسردگی عبارت هستند از:
- SSRIها (مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین)، مانند Lexapro (نام شیمیایی: escitalopram)، Celexa (نام شیمیایی: سیتالوپرام)، و Zoloft (نام شیمیایی: سرترالین)
- SNRIها (مهارکنندههای بازجذب نوراپی نفرین سروتونین)، مانند سیمبالتا (نام شیمیایی: دولوکستین)، افکسور XR (نام شیمیایی: ونلافاکسین)، و پریستیک (دسوونلافاکسین)
- بوپروپیون (نام تجاری: Wellbutrin)
اگر تاموکسیفن مصرف میکنید، در مورد مصرف داروهای ضد افسردگی مناسب برای خودتان با پزشک متخصصتان مشورت کنید. برخی از داروهای ضد افسردگی – از جمله پاکسیل، ولبوترین، پروزاک، سیمبالتا و زولافت – ممکن است با توانایی بدن در تبدیل تاموکسیفن به شکل فعال آن تداخل داشته باشند و از اثربخشی و اثرگذاری کامل از تاموکسیفن جلوگیری کنند. درباره داروهایی که باید هنگام مصرف تاموکسیفن از آنها اجتناب کنید از پزشک خود سوال کنید.
رژیم غذایی و ورزش جهت مقابله با افسردگی یائسگی
آن چه میخورید نقش مهمی در احساس شما دارد. در واقع رژیم غذایی آن قدر بخش مهمی از سلامت روان است که رشتهای از پزشکی به نام روانپزشکی تغذیه وجود دارد. مغز شما زمانی بهترین عملکرد را دارد که از یک رژیم غذایی با کیفیت، سالم، رنگین کمانی و متعادل استفاده کنید. مصرف زیاد غذاهای فرآوری شده و شکر تصفیه شده میتواند باعث بروز التهاب شود. مطالعات نشان میدهد که این التهاب میتواند بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد و ممکن است علائم افسردگی را بدتر کند.
مطالعهای در سال ۲۰۱۷ میلادی نشان داد که: «الگوی رژیم غذایی که با مصرف زیاد میوه، سبزیجات، غلات کامل، ماهی، روغن زیتون، لبنیات کمچرب و آنتیاکسیدانها و مصرف کم غذاهای حیوانی تنظیم میشود ظاهراً با کاهش خطر افسردگی مرتبط است. یک الگوی غذایی که با مصرف زیاد گوشت قرمز و/یا فرآوری شده، غلات تصفیه شده، شیرینیها، محصولات لبنی پرچرب، کره، سیب زمینی و سس پرچرب و مصرف کم میوهها و سبزیجات مشخص میشود، با افزایش خطر ابتلا به بیماری افسردگی همراه است.
با تاکید بر این نتایج، یک مطالعه که در سال ۲۰۲۳ میلادی انجام شد: خوردن غذاهای فوقفرآوری شده بیشتر – غذاهایی با مقدار زیادی قند، نمک، چربی، مواد نگهدارنده و رنگهای مصنوعی و شیرینکنندهها – با خطر ابتلا به افسردگی مرتبط است. نمونههایی از غذاهای فوق فرآوری شده عبارت هستند از: وعدههای غذایی منجمد، نوشابه، هات داگ و آب سرد، فست فود، کلوچههای بسته بندی شده، کیکها و تنقلات شور.
ورزش همچنین میتواند به تقویت خلق و خوی شما کمک کند. ورزش باعث ایجاد زنجیرهای از رویدادها در بدن میشود که تعدادی از مزایای سلامتی از جمله بهبود خواب و کاهش فشار خون را ارائه میدهد. ورزش همچنین باعث میشود بدن شما پروتئینهایی را آزاد کند که باعث رشد سلولهای عصبی و ایجاد ارتباطات جدید از جمله سلولهای عصبی در مغز شما میشود. این اتصالات عصبی جدید میتواند به عملکرد بهتر مغز شما کمک کند، که باعث میشود احساس بهتری داشته باشید.
مانند بسیاری از درمانهای افسردگی، تغییرات در رژیم غذایی و فعالیت بدنی شما زمان میبرد تا به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید. با این حال، بسیاری از پزشکان میگویند اگر به طور منظم ورزش کنید و غذای سالم بخورید، باید در عرض چند هفته بهبودی را احساس کنید.
چه زمانی به خاطر افسردگی یائسگی باید به پزشک مراجعه کنم؟
خوشبختانه افسردگی و نوسانات خلقی قابل درمان است. اگر فراز و نشیبهای عاطفی در دوران پیش از یائسگی بر فعالیتهای عادی روزانه (کار، تحصیل، سرگرمیها) یا روابط شما تأثیر میگذارد، در مورد گزینههای درمانی خود با پزشک خود صحبت کنید.
سخن آخر
زمان منتهی به یائسگی (به نام پیش یائسگی) برای برخی از زنان مانند سوار شدن به یک ترن هوایی عاطفی و احساسی است. به اصطلاح «تغییر زندگی» با مجموعهای از علائم ناشی از تغییرات هورمونی همراه است، از جمله: گرگرفتگی، بیخوابی، نوسانات خلقی و حتی افسردگی.
روانپزشکان معتقدند: «زمانی که زنان دچار تغییرات هورمونی ناگهانی میشوند، مانند تغییراتی که با یائسگی، بلوغ، پس از زایمان و حتی چرخه ماهانه آنها همراه است، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی قرار دارند. به طور کلی، زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به این بیماری هستند».
علائم روانشناختی افسردگی یائسگی شامل احساس عزت نفس پایین، کاهش انگیزه یا علاقه به چیزها، اضطراب و حملات پانیک، تحریک پذیری و نوسانات خلقی است. تغییرات قابل توجهی در سطوح هورمونی، به ویژه استروژن، میتواند باعث تغییرات قابل توجهی در احساس شما شود. تحقیقات نشان میدهد که بیش از نیمی از زنان یائسه افزایش علائم افسردگی را گزارش میکنند.
در دستورالعملهای مقابله با افسردگی یائسگی باید در نظر داشت که داروهای ضد افسردگی نباید به عنوان درمان خط اول برای خلق و خوی ضعیف مرتبط با دوران پیش از یائسگی و یائسگی استفاده شوند و در مراحل بعدی و در صورت کم نشدن علائم یا شدت گرفتن علائم دارو درمانی تجویز میشود. داروهای ضدافسردگی برای افراد مبتلا به افسردگی بالینی مفید هستند و میتوان آنها را به همراه هورمون تراپی به طور ایمن تجویز کرد.