اختلالات رفتاری تخریبی (DBD) یک مسئله جدی در رشد و توسعه کودکان به شمار میرود. این اختلال شامل رفتارهای نامطلوب و مخربی هستند که به طور معمول در کودکان بروز میکنند و میتوانند بر روابط خانوادگی، تحصیلات و ارتباطات اجتماعی آنها تأثیرگذار باشند. در این مطلب به بررسی انواع اختلالات رفتاری تخریبی و راهکارهای مدیریت و بهبود این رفتارها خواهیم پرداخت.
اختلالات رفتاری تخریبی چیست؟
اختلالات رفتاری تخریبی به مجموعهای از اختلالات روانشناختی گفته میشوند که نشانههای آن به صورت رفتارهای ناسازگار و مخرب در کودکان بروز میکند. این رفتارها شامل عصبانیت شدید، خشونت، تخریب، سوءرفتار نسبت به دیگران و نافرمانی نسبت به قوانین و مقررات اجتماعی است. این رفتارها با بداخلاقی عادی در کودکان متفاوت است و میتوان متوجه تفاوت آن با رفتارهای معمولی کودکان قابل شد.
اختلالات رفتاری تخریبی چه تاثیری بر روی کودکان میگذارد؟
اختلالات رفتاری تخریبی در به طور گسترده در جوامع مختلف رخ میدهند و میتوانند بر روابط خانوادگی، عملکرد تحصیلی و ارتباطات اجتماعی کودکان و نوجوانان تأثیرگذار باشند. این اختلالات میتوانند باعث شکست در روابط، مشکلات تحصیلی، تنشهای خانوادگی و افزایش خطر بروز مشکلات روانی در آینده کودکان شوند.
انواع اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان
در این بخش، به معرفی و بررسی انواع اختلالات رفتاری تخریبی که در کودکان مشاهده میشوند، خواهیم پرداخت. انواع اختلالات رفتاری تخریبی عبارتند از:
اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD):
اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) یکی از انواع اختلالات رفتاری تخریبی به شمار میرود. در این اختلال، کودکان علائمی از جمله عصبانیت مستمر، مقاومت و کلافگی نسبت به درخواستها و تمایلات دیگران (به خصوص بزرگسالان مثل پدر و مادر و معلمان) و نافرمانی نسبت به قوانین و مقررات اجتماعی را از خود نشان میدهند. با اینکه این نافرمانی معمولاً در مواجهه با بزرگسالان ابراز میشود، ولی ممکن است عصبانیت و نافرمانی کودک نسبت به هم کلاسیها و خواهر و برادر نیز مشاهده شود. این اختلال معمولاً در سنین پیشدبستانی آغاز میشود و میتواند در سنین بالاتر نیز ادامه یابد.
اختلال سلوک (CD):
اختلال سلوک (CD) یکی دیگر از انواع اختلالات رفتاری تخریبی است که در کودکان بروز میکند. کودکان مبتلا به این اختلال، رفتارهای ناسازگار از جمله سرقت، خشونت و سوءرفتار نسبت به دیگران را از خود نشان میدهند. این اختلال معمولاً در اواخر سنین کودکی ظاهر میشود و در صورت عدم درمان مناسب، میتواند در دوران نوجوانی نیز ادامه یابد.
اختلال بینظمی خلقی آشفته (DMDD):
اختلال بینظمی خلقی آشفته (DMDD) یکی از اختلالات رفتاری مخرب است که بیشتر در کودکان مشاهده میشود. در این اختلال، کودکان تغییرات شدیدی در خلق و خوی روزمره خود و خشونت و عصبانیت ناگهانی را تجربه میکنند. این اختلال معمولاً در سنین کودکی ظاهر میشود و میتواند بر روابط خانوادگی و تحصیلی کودک تأثیر منفی بگذارد.
چگونه اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان را تشخیص دهیم؟
در این بخش از مقاله، به صورت دقیقتر به بررسی علائم و نشانههای شناسایی اختلالات رفتاری مخرب در کودکان خواهیم پرداخت. شناخت و درک صحیح این علائم میتواند در تشخیص و درمان این اختلالات بسیار مفید و مؤثر واقع شود.
علائم و نشانههای اختلال ODD در کودکان:
اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) با علائمی همچون عصبانیت مستمر، نافرمانی نسبت به قوانین و مقررات اجتماعی و رفتارهای سرکشگرایانه همراه است. نشانههای این اختلال معمولاً از ۶ تا ۸ سالگی در کودک ظاهر میشوند. ولی در کودکان کوچکتر نیز ممکن است مشاهده شوند. کودکان مبتلا به این اختلال ممکن است از تعاملات اجتماعی به خوبی استقبال نکنند و در محیط مدرسه و خانواده دچار مشکلات زیادی باشند. برخی از علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان عبارتند از:
- عصبانیت مداوم و مستمر
- بحث و دعوای شدید با بزرگسالان
- مقاومت در مقابل درخواستهای بزرگسالان
- زیر سوال بردن مستمر قوانین
- عدم پیروی از قوانین
- عدم توجه به دیگران و انجام رفتارهایی که باعث ناراحتی دیگران میشود.
- انداختن تقصیرهای خود به گردن دیگران
- تحریک و کلافگی بدون دلیل کافی
در صورتی که نشانههای این اختلال به صورت مداوم و مستمر به مدت حداقل ۶ ماه در کودک مشاهده شود و در زندگی روزمره و پیشرفت او تاثیر منفی قابل توجهی بگذارد، احتمال این وجود دارد که کودک به اختلال ODD مبتلا باشد.
علائم و نشانههای اختلال CD در کودکان:
اختلال سلوک (CD) با علائمی همچون خشونت، تخریب و سوءرفتار نسبت به دیگران همراه است. افراد مبتلا به این اختلال قوانین و قواعد اجتماعی را نادیده میگیرند و به سایر افراد آسیب وارد کنند. کودکانی که دارای اختلال CD هستند ممکن است نشانههایی از خشونت شامل خشونت فیزیکی، هل دادن یا گاز گرفتن بقیه از خود نشان دهند. این نوع کودکان در صورت عدم درمان در آینده با مشکلات تحصیلی و رفتاری جدی روبرو خواهند شد. اصلیترین علائم اختلال سلوک شامل خشونت فیزیکی (نسبت به سایر افراد و حیوانات)، تجاوز به حقوق دیگران (مثل دزدیدن وسایل افراد دیگر)، دروغگویی و حقه زدن به دیگران و رفتارهای خلاف قوانین اجتماعی مثل فرار از خانه میباشد. برخی از علائم اختلال سلوک در کودکان عبارتند از:
- رفتارهای قلدرانه و تهدید آمیز
- خشونت فیزیکی
- سنگدلی نسبت به سایر افراد و حیوانات
- آتش زدن چیزها
- فرار از خانه و مدرسه
- دروغگویی
- تقلب
- دزدی
- تخریب وسایل
- سوء استفاده عاطفی یا فیزیکی
- مشکل در ابراز احساسات
- مشکل در احساس همدلی و پشیمانی
- مشکل درسی و ارتباطی و مقصر دانستن بقیه
با این که تشخیص تفاوت نشانههای این اختلال از بداخلاقی معمول در کودکان دشوار است، در صورتی که نشانههای این اختلال به صورت مداوم و مستمر در کودک مشاهده شود و در زندگی روزمره و پیشرفت او تاثیر منفی قابل توجهی بگذارد، احتمال این وجود دارد که کودک به اختلال CD مبتلا باشد.
علائم و نشانههای اختلال DMDD در کودکان:
اختلال نوسان خلق (DMDD) با علائمی همچون نوسانات شدید در خلق و خوی روزمره کودکان و خشونت و عصبانیت ناگهانی آنها همراه است. این اختلال میتواند روابط خانوادگی و تحصیلی کودک را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و عملکرد روزمره آنها را تحت الشعاع قرار دهد. برخی از علائم و معیارهای اختلال نوسان خلق در کودکان عبارتند از:
- عصبانیت و خشم شدید (به صورت کلامی یا رفتاری) به طور میانگین سه بار یا بیشتر در طول هفته
- عصبانیت و ابراز خشم شدید مستمر به مدت حداقل ۱۲ ماه
- ابراز خشم و کلافگی روزانه
- مشکلات رفتاری در بیش از یک محل (مشکلات همزمان در خانه، مدرسه و با دوستان)
اختلال DMDD در کودکان بین سنین ۶ تا ۱۰ سالگی مشاهده میشود. کودکان در صورتی احتمال دارد مبتلا به این اختلال باشند که به طور مداوم به مدت حداقل ۱۲ ماه علائم فوق را تجربه کرده باشند.
دلایل بروز اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان
دلایل اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان هنوز به طور دقیق مشخص نیست ولی عوامل زیر روی آن تاثیر میگذارند:
- عوامل محیطی: عوامل محیطی مانند خانواده و مدرسه نقش مهمی در بروز اختلالات رفتاری مخرب در کودکان دارند. خانوادههایی که با مشکلات خانوادگی، روابط یا سبکهای تربیتی سختگیرانه روبرو هستند، ممکن است فرزندانی با اختلال رفتاری تخریبی داشته باشند. همچنین، محیط مدرسه، ارتباطات اجتماعی و بود و نبود فرصتهای یادگیری نیز بر روی این اختلال تأثیرگذار است.
- ژنتیک و زندگی خانوادگی: عوامل ژنتیکی و تاریخچه خانوادگی نیز میتوانند نقش مهمی در بروز اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان داشته باشند. اگر در خانواده تاریخچه این اختلالات وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به این اختلالات در فرزندان بیشتر است. همچنین، تأمین نیازهای روانی و امنیتی کودکان نیز میتواند در کاهش این اختلالات تأثیرگذار باشد.
- جنسیت: به صورت کلی، پسران بیشتر از دختران به اختلالات رفتاری تخریبی مبتلا میشوند. اگرچه هنوز مشخص نیست علت این تفاوت در تعداد دختران و پسران به چه دلیل است.
- حاملگی و زایمان : در برخی موارد، حاملگی دشوار، زایمان زود و کم بود وزن نوزاد در هنگام تولد ممکن است بعدا در مشکلات رفتاری کودک تاثیرگذار باشد.
- مشکلات یادگیری : مشکلات خواندن و نوشتن اغلب با مشکلات رفتاری مرتبط هستند.
تأثیر اختلالات رفتاری تخریبی بر کودکان و خانواده
اختلالات رفتاری تخریبی میتوانند تأثیرات جدی بر روی کودک و خانوادهها داشته باشند. اختلالات رفتاری مخرب ممکن است به تحصیلات و روابط اجتماعی کودکان تأثیر منفی بگذارند. کودکان مبتلا به این اختلالات ممکن است در محیط مدرسه با مشکلات عملکردی و رفتاری روبرو شوند و دچار عقبماندگی تحصیلی شوند. همچنین، رفتارهای مخرب ممکن است باعث مشکل ارتباط با هم سن و سالان کودک و عدم توانایی در برقراری ارتباطات مثبت با دیگران شود.
همچنین این اختلالات میتوانند بر روحیه و عاطفه کودکان تأثیر گذار باشند. کودکان مبتلا به این اختلالات ممکن است دچار مشکلات اضطرابی، افسردگی و نگرانی شوند. این مشکلات میتوانند در طول زمان تشدید شده و بر روابط خانوادگی و تحصیلی آنها تأثیر منفی بگذارند. اختلالات تخریبی کودکان میتواند تنش و استرس در روابط خانوادگی ایجاد کند. این اختلالات ممکن است باعث بروز درگیریها و اختلافات مکرر در خانواده شوند و تأثیر مستقیمی بر روابط والدین و فرزندان داشته باشند.
نقش والدین در اختلالات رفتاری تخریبی کودکان
شناسایی زودهنگام علائم و مداخله در اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان اهمیت بسیاری دارد. تشخیص زودهنگام این اختلالات و کمک مناسب میتواند تأثیر مثبت و قابل توجهی در کاهش و کنترل این رفتارها داشته باشد. این نشانهها شامل بروز عصبانیت شدید و مداوم، مقاومت در برابر درخواستهای بزرگسالان، عدم توجه و بی اعتنایی به قوانین اجتماعی و رفتارهای پرخاشگرانه میباشند. شناخت و توجه به این نشانهها میتواند والدین و متخصصان را در تشخیص زودهنگام و ارائه سریعتر درمان مناسب یاری کند.
تشخیص اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان
ارزیابی حرفهای و دقیق توسط متخصصان میتواند در تشخیص درست و دقیق این اختلالات کمک بسیاری کند. در این روند، متخصصان از روشهای متفاوتی مانند مصاحبه با والدین و کودک، پرسشنامهها، مشاهده رفتاری و ارزیابی روانشناختی استفاده میکنند. این ارزیابی ها میتوانند به تشخیص دقیق تر و درک بهتر نوع اختلال رفتاری تخریبی کودک کمک کنند و منجر به درمان مناسب شود. برخی از روشهایی که در درمان ختلال رفتاری تخریبی در کودکان موثرند عبارتند از:
همکاری بین متخصصان، والدین و مدرسه:
همکاری بین والدین، متخصصان و مدرسه با هدف درمان این اختلال میتواند در بهبود وضعیت کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری تخریبی بسیار مؤثر باشد. در این رویکرد، همه ارکان مرتبط در تشخیص، بررسی و مداخله با این اختلالات با یکدیگر همکاری میکنند. والدین، متخصصان و مدرسه به اشتراک گذاشتن اطلاعات، تجربیات و راهکارهای مناسب میتوانند بهبود و توسعه راهکارهای درمانی و پشتیبانی را فراهم کنند.
در نهایت، شناسایی زودهنگام اختلالات رفتاری تخریبی و اعمال مداخلات مناسب میتواند بهبود رفتار کودکان را فراهم کرده و تأثیرات منفی آنها را در زندگی روزمره، روابط خانوادگی و تحصیلات کاهش دهد. با توجه به اهمیت شناسایی زودهنگام و مداخله مناسب، والدین و متخصصان باید به همکاری و هماهنگی در تشخیص و درمان اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان توجه کنند.
مشاهده و شناسایی علائم هشدار:
شناسایی نشانههای هشداردهنده میتواند در تشخیص زودهنگام این اختلالات مفید باشد. مشاهده علائمی همچون عصبانیت مداوم، نافرمانی و سرکوب دیگران میتواند به مداخله سریع تر و موثرتر کمک کند.
معاینه توسط متخصص:
معاینه توسط متخصصان میتواند در تشخیص صحیح و دقیق این اختلالات کمک کند. تشخیص این اختلالات به صورت مشترک بین روانشناسان، پزشکان و سایر متخصصان مربوطه صورت میگیرد. این ارزیابی میتواند شامل مصاحبه با والدین و کودک، پرسشنامهها، مشاهده رفتاری و ارزیابی روانشناختی باشد. با توجه به اهمیت مداخله مؤثر در کاهش و مدیریت اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان، استفاده از راهکارهای زیر میتواند بهبود کیفیت زندگی کودکان و خانوادهها را بالا ببرد و به رشد و درمان آنها کمک کند.
اختلالات رفتار تخریبی در کودکان چگونه کنترل و درمان میشوند؟
در این بخش به بررسی تکنیکهای کاهش و مدیریت اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان میپردازیم. این روشها میتوانند به والدین، مدرسه و متخصصان بهداشت روانی و رفتاری در ارائه راهبردهای مؤثر و پشتیبانی مناسب برای کودکان کمک کنند.
- تغییر محیط و توجه به قوانین و مقررات: یکی از روشهای مهم درمان اختلالات رفتاری تخریبی، تغییر محیط زندگی کودکان و توجه به قوانین و مقررات اجتماعی است. با ایجاد یک محیط پایدار و پیشبینیپذیر برای کودکان و توضیح قواعد و مقررات به آنها، میتوان رفتارهای مخرب آنها را کاهش داد.
- آموزش مهارتهای ارتباطی و مدیریت احساسات: آموزش مهارتهای ارتباطی و مدیریت احساسات به کودکان میتواند در درمان اختلالات رفتاری تخریبی موثر باشد. این مهارتها شامل تشخیص و بیان درست احساسات، حل مسئله، ایجاد همدلی و بهبود ارتباطات اجتماعی است.
- تقویت رفتارهای مثبت: استفاده از رفتارهای مثبت و تشویق کودکان به رفتارهای سازنده و مطلوب میتواند در کاهش رفتارهای مخرب تأثیر بسیاری داشته باشد. این رفتارها میتوانند شامل تعریف پاداش برای رفتار خوب و تشویقهای مثبت باشند.
- تحلیل و مدیریت رفتار کودک: تحلیل و مدیریت رفتار کودک به والدین و متخصصان کمک میکند تا الگوهای رفتاری غیرمناسب را تشخیص داده و راهکارهای مناسبی برای مدیریت و کاهش آنها بیابند. این روشها شامل نظارت و ثبت رفتارهای کودک، تنظیم برنامه روزانه، ایجاد محدودیتها و تنظیم سیستم پاداش و تنبیه است.
- مشاوره خانواده: مشاوره خانواده به والدین کمک میکند تا راهکارهای مؤثر و مناسبی را برای مداخله با اختلالات رفتاری تخریبی کودکان خود پیدا کنند. این روشها شامل ارائه راهکارهای عملی، توانمندسازی والدین و آموزش روشهای موثر در مدیریت رفتار کودکان است.
- فعالیتهای ورزشی و سبک زندگی سالم: ورزش و فعالیتهای بدنی میتوانند نقش مهمی در کاهش اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان ایفا کنند. به همین دلیل، گنجاندن ورزش در برنامه روزمره کودکان بسیار مهم است. ایجاد فضایی مناسب در خانه و مدرسه برای انجام ورزش و فعالیتهای بدنی میتواند به کودکان کمک کند تا انرژی خود را صرف فعالیت بدنی کنند.
سخن آخر
اختلالات رفتار تخریبی میتوانند تأثیرات جدی بر روابط خانوادگی، تحصیلات و روابط اجتماعی کودکان داشته باشند. شناخت دقیق این اختلالات و ارائه راهکارهای مناسب میتواند به بهبود کیفیت زندگی کودکان و خانوادهها کمک کند. با شناسایی زودهنگام این اختلالات، استفاده از تکنیکهای مداخله مناسب و توجه به سبک زندگی سالم و فعال، میتوان از اثرات منفی این اختلالات جلوگیری کرد و به رشد و تکامل سالم کودکان کمک نمود.