فرزندپروری ملایم بر پایه همدلی، درک و احترام متقابل بنا نهاده شده است.
اگر از هر پدر و مادری راز تربیت درست کودک را بپرسید، آنها داستانهای زیادی را برای شما تعریف خواهند کرد که همه را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: هیچکس دقیقاً همه چیز را در مورد نحوه تربیت صحیح کودک نمیداند. زیرا یک روش فرزندپروری که برای یک خانواده موثر است، امکان دارد برای خانوادههای دیگر کارآمد نباشد. به علاوه، خود فرآیند تبدیل شدن به پدر و مادر چالشهای زیادی به همراه دارد که باعث میشود مدام از خود بپرسیم که آیا شیوه تربیتی ما برای کودک خود درست است یا نه.
هر چه بیشتر در مورد رشد اولیه کودکی و نوجوانی اطلاعات پیدا میکنیم، بیشتر کشف میکنیم که روانشناسان و متخصصان اطفال موافق روش فرزندپروری ملایم یا فرزندپروری مثبت برای تربیت کودک هستند و آن را یکی از پر فایدهترین روشهای تربیت کودک میدانند. این روش نه تنها بر سلامت روانی و عاطفی فرزند شما تاثیر مثبت میگذارد، بلکه اثر بلند مدتی بر رابطهای که بین شما و کودک شما ایجاد میشود نیز خواهد داشت.
در این مقاله با تکیه بر نظر متخصصان، توضیح میدهیم که فرزندپروری ملایم چیست، با روشهای تربیت کودک سنتی چه تفاوتی دارد و چگونه میتواند تاثیر مثبتی بر آینده فرزند شما بگذارد.
سبک فرزند پروری ملایم چیست؟
هدف از فرزندپروری ملایم (gentle parenting)، تربیت فرزندانی با اعتماد به نفس، مستقل و شاد از طریق همدلی، احترام، شناخت و تعیین حد و مرزهای سالم است. این سبک تربیت کودک تا حد زیادی بر رشد متناسب با سن کودک تمرکز دارد.
روشهای سنتی فرزندپروری بر تنبیه و پاداش تمرکز دارند. در این روشها زمانی که کودک کار خوبی انجام میدهد یا رفتار خوبی از خود نشان میدهد، پدر و مادر با فعالیتهای سرگرم کننده، رفتار و واکنش مثبت به او پاداش میدهند. اما اگر کودک کار بدی انجام دهد، برای مثال والدین به او میگویند که به اتاقش برود یا ممکن است در حالت افراطی، فرزند خود را تنبیه بدنی کنند؛ کاری که پزشکان میگویند هرگز نباید انجام دهید.
اما فرزندپروری ملایم به جای تمرکز بر تنبیه و پاداش دادن به کودک، بر رشد و بهبود خودآگاهی و درک کودک از رفتار خود تمرکز میکند. ایده پشت این روش این است که بیشتر شبیه یک مربی برای فرزندتان رفتار کنید تا یک تنبیه کننده.
به عنوان مثال، فرض کنید شما در حال آماده شدن برای رفتن به کار هستید و قصد دارید به زودی از خانه راه بیفتید. سر راه باید کودک خود را به مدرسه یا مهد کودک برسانید، اما او عصبانی است و به جای راه افتادن، بدخلقی و داد و هوار میکند. شما نگران هستید که دیر به سر کار خود برسید و صبر شما به سرعت به پایان میرسد.
در این سناریو، در یک روش سنتی تربیت کودک احتمالا شما کودک را سرزنش میکنید. ممکن است سر او فریاد بزنید و بگویید: “بچگانه رفتار نکن و کفشهایت را بپوش”. “مسخره بازی در میاری و باعث میشوی که دیر به سر کار برسم! صبر کن تا به خانه برگردیم.»
توجه داشته باشید که در این مثال، انرژی منفی قابل توجهی اتفاق میافتد. شما روی رفتار کودک و احساس ناراحتی که در شما ایجاد میکند، متمرکز هستید. با داد زدن، حس ترس را به کودک خود القا میکنید و هر دو احساس اضطراب یا عصبانیت میکنید. کودک شما ممکن است دست از رفتار خود بردارد؛ زیرا او شما را به عنوان یک شخصیت دارای قدرت میشناسد. اما رفتار او به احتمال زیاد دوباره تکرار میشود.
کودکان همیشه متوجه نمیشوند که کاری که انجام میدهند، اشتباه است. آنها فقط با دعوا کردن دست از رفتار خود بر میدارند؛ زیرا از عواقب آن میترسند. کودک واقعاً نمیداند که چرا باید یک کار را انجام ندهد و دست از آن بردارد، مگر این که شما دلیل آن را توضیح دهید.
برخورد ملایم با مثال بالا به این شکل است که قبل از خروج از خانه انتظارات خود را آرام و محکم به کودک بگویید. به جای فریاد زدن یا شروع بحث با رفتار منفی، بهتر است کمی مکث کنید و سپس رو در رو با کودک صحبت کنید. میتوانید طوری زانو بزنید که چشمهای شما روبروی چشمهای کودک قرار گیرد و به آرامی به او بگویید: «من تو را در مهد کودک میگذارم و بعد میروم سر کار. باید به موقع بریم. من از شما انتظار دارم که وقتی من آماده رفتن شدم، کفشهایت را بپوشی و دم در آماده باشی. اگر آماده نباشی، هر دو دیر میکنیم و من عصبانی خواهم شد. اگر عصبانی شوم، امتیازات خود را از دست خواهی داد.»
رویکرد دیگر این است که بگویید: «وقتی به موقع آماده نمیشوی، به احساسات من آسیب میزند و من را مضطرب میکند. چرا آماده شدن برایت سخت است؟»
وقتی به این شکل با موقعیت برخورد میکنید، نسبت به احساس کودک خود همدلی و احترام نشان میدهید و به او فرصت لازم را میدهید تا به رفتار خود فکر کند و خود را مسئول بداند. همچنین با حفظ آرامش، به کودک خود فضای لازم را میدهید که تشخیص دهد شما به کار او چگونه واکنش نشان میدهید و به او این فرصت را میدهید که رفتار خود را تغییر دهد. بنابراین بخش مهمی از این رویکرد، مشخص کردن انتظارات از قبل، برنامه ریزی در مورد شکل واکنش دادن در صورت رفتار منفی کودک و روشهایی است که میتوانید با استفاده از آنها رفتار مسالمت آمیز داشته باشید.
فرزندپروری ملایم و آرام یعنی مکث کردن والدین به جای بالا بردن صدا یا داد کشیدن سر کودک.
شما در این روش سعی میکنید به کودک خود کمک کنید تا بفهمد که چه اتفاقی دارد میافتد. این کار در عمل، به نظر خوب میرسد، اما میتواند برای والدین چالش برانگیز باشد؛ زیرا زمانی که اختلاف اتفاق میافتد، ما عصبانی میشویم و میخواهیم فوراً واکنش نشان دهیم.
مزایا و معایب فرزندپروری ملایم
فرزندپروری ملایم چالشهای منحصر به فردی دارد که باعث میشوند نحوه تفکر خود در مورد تربیت کودک و نحوه برخورد به اختلاف و انتظارات را دوباره از اول برنامه ریزی کنید. در ادامه به چند مزایا و معایب این روش اشاره میکنیم که نیاز است هنگام فرزندپروری ملایم در نظر داشته باشید.
فرزندپروری ملایم همدلی کردن را به کودک یاد میدهد
در فرزندپروری ملایم، شما بر این موضوع تمرکز دارید که چگونه رفتارهای کودک به طور مستقیم بر احساس شما تاثیر میگذارند.
این به کودک شما همان درسی را که در تربیت کودک سنتی در مورد پیامدهای رفتارش میآموزد، یاد میدهد؛ فقط به جای تربیت کودک سنتی که مخرب است، این رویکرد بر احساسات تمرکز دارد. به مرور زمان کودک شما یاد میگیرد که با رفتارهای خود چه احساسی در شما ایجاد میکند و همچنین میبیند که شما چگونه به این رفتارها واکنش نشان میدهید.
فرزند پروری ملایم به این شکل به کودکان کمک میکند تا مسائل و مشکلات را درک کنند و از خود بپرسند: «آیا این رفتار نتیجه خوبی به من میدهد یا نه؟»
کودکان با تقلید از والدین خود چیزهای زیادی یاد میگیرند. اگر کودک ببیند که والدین او در هنگام وجود مشکل با بالا بردن صدا و داد زدن به مسائل واکنش نشان میدهند، کودک نیز به همان شیوه واکنش میدهد؛ زیرا فکر میکند که این رفتار اشکالی ندارد.
فرزندپروری ملایم باعث انگیزه دادن به کودک میشود
اگر فقط بر اصلاح رفتار بد کودک خود تمرکز کنید، توانایی تشویق رفتار خوب او را از دست خواهید داد.
میتوانید فرزندپروری ملایم را به عنوان مربی گری یک مسابقه ورزشی فرض کنید: اگر فرزند شما در پاس دادن توپ، هماهنگی با هم تیمیها یا بازی خوب مشکل دارد، شما به عنوان مربی به او کمک میکنید تا بفهمد چه استراتژیهایی بهترین نتیجه را دارند و کمک میکنید تا در بازی بهتر شود و پیشرفت کند.
همین موضوع در مورد فرزندپروری نیز صدق میکند: اگر کودک شما پرخاشگری میکند، در جواب خواسته شما حاضر جوابی میکند یا قوانین را دنبال نمیکند، چه راههایی وجود دارند که تمرکز او را تغییر دهید و به او در قرار گرفتن در مسیر درست کمک کنید؟
اگر مربی و مدافع کودک خود باشید، با گفتن این جمله به کودک خود پاسخ میدهید: “خیلی خب، میتوانی این کار را انجام دهی. میدانم که این کار سخت است؛ اما ما به تو کمک میکنیم. شما به طور واضح ناراحت هستی، بنابراین من به شما زمان میدهم تا آرام شوی و دوباره صحبت کنیم.”
چنین جوابی باعث میشود کمی از شخصیت کودک شما پایه ریزی شود و کودک شما بداند که با این که این مشکل یک چالش موقت است، او میتواند با کمک شما بر آن غلبه کند.
فرزندپروری ملایم وقت گیر است
فرزندپروری ملایم به دو چیز نیاز دارد:
- کودک شما برای فکر کردن و درک احساسات و رفتار خود باید خودآگاه باشد.
- شما نیاز است به اندازه کافی صبور باشید تا زمانی را به درک فرزندتان و شناخت بهتر او اختصاص دهید.
این کار کمی دشوار است؛ زیرا ممکن است والدین زیاد کار کنند یا کودک زمان زیادی را در مهد کودک، مدرسه یا خانه پدربزرگ و مادربزرگهایش بگذراند. بنابراین ممکن است کودک ارتباط قویتری با سایر مراقبان خود داشته باشد.
فرزندپروری ملایم را نباید با فرزندپروری هلیکوپتری اشتباه گرفت.
فرزندپروری ملایم مستلزم این است که به جای این که شما مسئولیت کارهای کودک را بر عهده بگیرید، مشارکت بسیار زیادی در شکل دادن شخصیت کودک خود داشته باشید و به او کمک کنید تا در مورد رفتار درست سوال بپرسد، رفتارهای خود را تجزیه و تحلیل کند و نتیجه آن را درک کند.
زمان گذاشتن برای آموزش رفتار خوب به کودک، از سنین پایین مفیدتر است. هر چه زودتر از این استراتژی فرزندپروری پیروی کنید، بعد از گذشت سالها نتیجه آن را بهتر مشاهده خواهید کرد.
اما اگر وقتی سن کودک بالاتر برود، شروع به استفاده از این روش کنید یا در طول روز زمان لازم برای آموزش به کودک خود را نداشته باشید، رسیدن به آن دشوارتر خواهد بود.
باید بسیاری از رفتارها را فراموش کنید و حد و مرز سالمی را مشخص کنید
بخشی از فرزندپروری ملایم، تشخیص محرکهایی است که باعث رفتار بد کودک شما میشود. آیا کودک شما برای آماده شدن در صبح مشکل دارد، زیرا او طرفدار صبح نیست، آیا از رفتن به مدرسه میترسد یا موضوع چیز دیگری است؟
در مرحله بعد، شما باید محرکهای رفتار بد خود را بشناسید.
متخصصان خاطرنشان میکنند که یک چالش دیگر در این روش تربیت کودک، غلبه بر نحوه بزرگ شدن خود شما و تلاش برای تکرار نکردن شیوه فرزندپروری پدر و مادر شماست. شما باید از رفتارهایی که پدر و مادرتان در کودکی انجام میدادند، عقب نشینی کنید و بگویید: “در کودکی، این واکنش والدین من فقط باعث ترس من شده بود” یا “فکر نمیکنم کارهای والدینم در این زمینه به من کمکی کرده باشد؛ بنابراین بهتر است رویکرد متفاوتی را امتحان کنم.”
تشخیص آنچه برای شما مفید است و دور شدن از هنجارهای گاهی بدون فایده، میتواند شروعی تازه برای ایجاد حد و مرزهای سالم در خانواده باشد. به این ترتیب وقتی عصبانی میشوید یا استرس میگیرید، بهتر است ابتدا کمی صبر کنید و قبل از واکنش نشان دادن فکر کنید.
این تصور غلط وجود دارد که در این روش، کودک به شما به عنوان یک دوست و نه یک شخصیت معتبر نگاه میکند
یکی از بزرگترین ترسهای والدین در مورد فرزندپروری ملایم مربوط به این است که والدین میترسند کودک آنها را بیشتر به عنوان یک دوست ببینند تا پدر و مادر خود.
متخصصان در این رابطه میگویند این باور که کودک، حرف شما را در این روش فرزندپروری جدی نخواهد گرفت در عمل گمراه کننده است.
این تصور غلط وجود دارد که فرزندپروری ملایم به کودک شما آزادی زیادی میدهد و به فرزند شما اجازه میدهد هر کاری که میخواهد را انجام دهد.
اما فرزند پروری ملایم بیشتر در مورد این است که به کودک خود بگوییم بیا با هم همکاری و کمک کنیم تا رفتار خود را بهبود ببخشی و به شما کمک کنیم تا مهارتهایی را که برای کنترل مشکل و موقعیتهای سخت به آن نیاز داری، در خود رشد دهی.
همچنین در این روش به جای این که کودک شما از ترس کاری را انجام دهد و به حرف شما گوش کند، احتمال بیشتری دارد که با همدلی و درک متقابل واکنش نشان دهد.
نکاتی برای فرزند پروری ملایم
در ادامه به چند نکته اشاره میکنیم که برای شروع مسیر فرزندپروری ملایم به شما کمک خواهند کرد:
انتظارات خود را با خانواده، دوستان، اعضای مدرسه و همکاران مطرح کنید
بهتر است برای دیگران روشن کنید که از رویکرد فرزندپروری ملایم استفاده میکنید. با انجام این کار، هر بزرگسالی که با کودک شما در ارتباط است، با این ایده آشنا میشود. شما میتوانید انتظارات خود را مورد به مورد برای معلمان، همسالان، دوستان، پرستار کودک و اعضای فامیل توضیح دهید.
همچنین کودک شما نیز باید قبل از هر چیزی انتظاراتی که از او دارید را بداند. برای مثال، فرزند شما باید بداند که هر روز ساعت ۶ بعد از ظهر شام میخورید و تلفن یا تبلت او باید در آن زمان خاموش یا خارج از اتاق غذاخوری باشد. با این کار میزان اشتباه کودک کمتر میشود و هرگونه تخلف از این قانون مشخص میشود.
به این ترتیب، تمام خانواده شما با یکدیگر توافق خواهند داشت و شما با این حالت مواجه خواهید بود که برای هر موقعیتی از کودک شما انتظارات خاصی وجود دارد و در صورت تخلف از آنها، فرزند شما باید با پیامدهای آن روبرو شود.
در فرزندپروری آرام باشید و مثبت رفتار کنید
مطالعات نشان میدهند که برای تشویق رفتار مثبت کودک، باید چهار بار بیشتر از بازخورد منفی از کودک خود تعریف و تمجید کنید.
حتی در موقعیتهایی که نیاز است با کسی بحث کنید، بهتر است آرام باشید تا کودکان شما بفهمند که بهتر است به جای فریاد زدن یا جیغ زدن، آرام باشند.
برای رفتارهای منفی کودک خود از قبل برنامه ریزی کنید
دانستن این که چگونه قصد دارید به رفتار خاصی قبل از وقوع آن واکنش نشان دهید، خوب است. به خصوص اگر نمیخواهید در لحظه واکنش نشان دهید.
برای مثال، اگر برای خرید با کودک خود به سوپرمارکت میروید، به این فکر کنید که اگر اسباببازی یا خوراکی را که کودک شما میخواهد برای او نخرید و او ناراحت شد، چه خواهید کرد. داشتن یک برنامه ذهنی به شما کمک میکند تا در لحظه مکث کنید و با آرامش و کارآمد واکنش نشان دهید.
هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، این تصمیمها بیشتر درونی میشوند و فکر کردن به آنها برای شما طبیعیتر میشود.