اسکیما تراپی یا طرحواره درمانی، نوع جدیدی از درمان است که در آن، بخشهایی از درمان شناختی رفتاری (CBT)، روانکاوی، نظریه دلبستگی و درمان متمرکز بر هیجان با یکدیگر ترکیب میشوند.
هدف طرحواره درمانی، درمان اختلالات شخصیتی و سایر مشکلات مربوط به سلامت روان است که گاهی اوقات به درمانهای دیگر پاسخ نمیدهند. اسکیما تراپی میتواند به ویژه برای درمان اختلال شخصیت دو قطبی مفید باشد.
در طرحواره درمانی، یک روان درمانگر روی فرد کار خواهد کرد تا طرحوارههای خود را که گاهی اوقات طرحوارههای ناسازگار اولیه نامیده میشوند، کشف و درک کند.
طرحوارهها الگوهای بعضاً غیر مفیدی هستند که در صورتی که نیازهای عاطفی فرد در کودکی برآورده نشود، در برخی افراد به وجود میآیند. این طرحوارهها میتوانند افراد را در طول زندگی تحت تاثیر قرار دهند و در صورت عدم توجه به روشها و رفتارهای واکنشی مشکلساز، باعث تشدید آن شوند.
طرحواره درمانی کمک میکند بفهمید چگونه نیازهای عاطفی را به روشی سالم که باعث ناراحتی نمیشود، اصلاح کنید.
نیازهای اصلی کودک چیست؟
یکی از بزرگترین عوامل در شکل گیری الگوی ذهنی بی فایده و طرحوارهها، برآورده نشدن نیازهای عاطفی اصلی شما در دوران کودکی است. این نیازهای اصلی شامل موارد زیر میباشند:
- احساس امنیت و دلبستگی به دیگران
- احساس هویت و مستقل بودن
- آزادی بیان برای ابراز احساس خود و درخواست آنچه از دیگران نیاز دارید
- توانایی بازی کردن و خودجوش بودن
- محدودیتها و مرزهای امن و متناسب با سن کودک
علاوه بر برآورده نشدن نیازهای اصلی کودک، چهار نوع تجربه منفی نیز میتواند به شکل گیری طرحوارهها کمک کند. این تجارب شامل موارد زیر میباشند:
- نیازهای برآورده نشده: این میتواند زمانی اتفاق بیفتد که کودک از مراقبین خود محبت دریافت نکند یا دیگر نیازهای عاطفی اصلی او برآورده نشوند.
- آسیب دیدگی یا قربانی شدن: این حالت وضعیتی را توصیف میکند که در آن کودک، سوء استفاده، ضربه روانی یا ناراحتی مشابهی را تجربه کرده باشد.
- زیاده روی یا عدم وجود حد و مرز برای کودک: در این شرایط، والدین کودک ممکن است بیش از حد از او محافظت کنند یا بیش از حد در کارهای او دخالت کرده باشند. والدین ممکن است مرزهای مناسبی برای کودک تعیین نکرده باشند.
- شناسایی و درونی سازی انتخابی: این مورد به چگونگی انتقال برخی از دیدگاهها یا رفتارهای والدین توسط کودک اشاره دارد.
هر فرد ممکن است با برخی از این دیدگاهها همذات پنداری کند و برخی دیگر به صورت درونی در ذهن کودک شکل بگیرند. برخی ممکن است به طرحواره تبدیل شوند، در حالی که برخی دیگر به رفتارهایی تبدیل میشوند که روش مقابلهای نیز نامیده میشوند.
طرحوارههای مختلف چه چیزهایی هستند؟
طرحوارهها در دوران کودکی رشد میکنند و معمولاً در برابر تغییر مقاوم هستند. اما اگر طرحوارهها مدیریت نشوند، میتوانند الگوهای منفی ایجاد کنند که اغلب از طریق تعاملات ناسالم تشدید میشوند.
هنگامی که یک طرحواره را در خود شکل میدهید، به طور ناخودآگاه بر افکار و اعمال شما در تلاش برای جلوگیری از ناراحتی عاطفی تاثیر خواهد گذاشت. در حالی که به نظر میرسد این ویژگی میتواند مفید باشد، رفتارهای مقابلهای که طرحواره ها به وجود میآورند، اغلب ناسالم یا مضر هستند.
بیشتر افراد بیش از یک طرحواره را در خود رشد میدهند.
کارشناسان ۱۸ طرحواره گوناگون را شناسایی کردهاند؛ اما همه آنها در یکی از پنج گروه یا حوزه زیر جای میگیرند:
- حوزه I، قطع ارتباط و رد کردن: شامل طرحوارههایی است که به وجود آوردن روابط سالم را دشوار میکنند.
- دامنه دوم، اختلال در استقلال و عملکرد: شامل طرحوارههایی است که به وجود آمدن حس خود (من بودن) قوی و رفتار در دنیا را در بزرگسالی دشوار میکنند.
- دامنه III، مشکل حد و مرز: شامل طرحوارههایی است که بر خودکنترلی و توانایی احترام به حد و مرزها تاثیر میگذارد.
- دامنه IV، جهت دار بودن به سمت دیگران: شامل طرحوارههایی است که شما را تشویق میکنند به به نیازهای دیگران بیشتر از نیازهای خود اولویت دهید.
- دامنه V، مراقبت بیش از حد و بازداری: شامل طرحوارههایی است که اجتناب از شکست یا اشتباه را از طریق هوشیاری، قوانین و بیتوجهی به خواستهها یا احساسات در اولویت قرار میدهند.
طرحوارهها چه نوع رفتارهای مقابلهای ایجاد میکنند؟
در طرحواره درمانی، واکنشهای شما به طرحوارهها به عنوان استراتژی مقابلهای شناخته میشود. اینها میتوانند شامل افکار، احساسات یا رفتار باشند. آنها به عنوان راهی برای اجتناب از احساسات دردناک و طاقت فرسا که در نتیجه یک طرحواره خاص تجربه میشوند، شکل میگیرند.
استراتژیهای مقابلهای میتوانند در دوران کودکی مفید باشند؛ زیرا ابزاری برای بقا هستند. اما در بزرگسالی میتوانند طرحوارهها را تشدید کنند.
هیچ قانون قطعیای در مورد این که طرحوارهها باعث شکل گیری استراتژیهای مقابله ای خاصی میشوند، وجود ندارد. استراتژی مقابله شما ممکن است بر اساس خلق و خوی کلی شما یا حتی روش مقابلهای باشد که از والدین خود آموختهاید. آنها همچنین از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند. دو نفر می توانند به یک طرحواره با یک استراتژی به روشهای بسیار متفاوت واکنش نشان دهند. به طور مشابه، دو نفر با طرحواره یکسان نیز ممکن است با دو استراتژی جداگانه واکنش نشان دهند.
همچنین استراتژی مقابلهای شما ممکن است در طول زمان تغییر کند؛ حتی اگر هنوز نسبت به همان طرحواره واکنش نشان میدهید.
سه استراتژی زیر با مقابله با واکنشهای “جنگ یا فرار” و “در جا خشک شدن”، کمی ارتباط دارند:
تسلیم شدن
تسلیم شدن شامل پذیرش یک طرحواره و عدم مقابله با آن است. این معمولاً منجر به رفتاری میشود که الگوی طرحواره را تقویت میکند یا ادامه میدهد.
برای مثال، اگر کودکی تسلیم طرحوارهای شود که در نتیجه غفلت عاطفی شکل گرفته است، ممکن است فرد بعداً در بزرگسالی، در رابطهای همراه با غفلت عاطفی درگیر شود.
اجتناب
اجتناب شامل تلاش برای زندگی بدون شکل گیری طرحواره است. کودک ممکن است از فعالیتها یا موقعیتهایی که احتمال دارد باعث ایجاد چالش شود یا احساس آسیب پذیری در او ایجاد کند، اجتناب نماید.
اجتناب از طرحواره میتواند کودک را مستعد مصرف مواد، رفتارهای پرخطر یا اجباری و سایر رفتارهایی در آینده کند که باعث حواس پرتی و عدم تمرکز میشوند.
جبران بیش از حد
جبران بیش از حد به تلاش برای مبارزه با یک طرحواره با رفتار کردن در مخالفت کامل با آن است. این ممکن است واکنشی سالم به یک طرحواره به نظر برسد، اما جبران بیش از حد معمولاً در قالب رفتارهای بیش از حد افراطی نمود پیدا میکند و اغلب باعث انجام اعمال یا رفتارهایی میشود که به نوعی پرخاشگرانه، درخواست کننده، بی احساس یا بیش از حد افراطی به نظر میرسند. این میتواند بر روابط فرد با دیگران تاثیر منفی بگذارد.
حالتهای طرحواره چیست؟
در طرحواره درمانی، حالت طرحواره به یک طرز فکر موقت گفته میشود که هم وضعیت عاطفی کنونی و هم نحوه برخورد شما با آن را در بر میگیرد. به عبارت دیگر، حالت طرحواره شما ترکیبی از طرحوارههای فعال و استراتژیهای مقابلهای است. حالت طرحواره می توانند مفید (تطبیقی) یا غیر مفید (ناسازگار) باشند.
حالتهای طرحواره به درمانگران کمک میکنند طرحوارهها را با هم گروه بندی کنند تا بتوانند بهجای ویژگیهای فردی، آنها را بهعنوان یک حالت ذهنی مورد بررسی قرار دهند. حالتهای طرحواره به چهار دسته تقسیم میشوند:
- حالتهای کودک با احساسات و رفتارهای کودکانه مشخص میشود.
- حالتهای مقابله ای ناکارآمد برای جلوگیری از ناراحتی عاطفی استفاده میشود؛ اما در نهایت طرحواره را تقویت میکند.
- حالتهای والد ناکارآمد درونی سازی صداهای انتقادی، خواستار یا خشن والدین هستند.
- حالت بزرگسال سالم نشان دهنده خود سالم و عملکردی شماست. این حالت میتواند با تعیین محدودیت و مقابله با اثرات سایر حالتها به تنظیم و متعادل کردن حالتهای دیگر کمک کند.
اهداف طرحواره درمانی چیست؟
در طرحواره درمانی، شما با درمانگر خود در رابطه با موارد زیر کار خواهید کرد:
- طرحوارهها را شناسایی و طرحواره درمانی را شروع کنید.
- رفتارهای مقابلهای را که مانع از نیازهای عاطفی میشوند، شناسایی کرده و به آنها رسیدگی کنید.
- تغییر الگوهای احساسات و رفتارهای ناشی از طرحوارهها
- بیاموزید که چگونه نیازهای عاطفی اصلی خود را به روشهای سالم و سازگار برآورده کنید.
- یاد بگیرید که چگونه به روشی سالم با ناامیدی و ناراحتی زمانی که نیازهای خاصی برآورده نمیشود، کنار بیایید.
در نهایت، همه اینها به شما کمک میکند تا یک حالت بزرگسالی قوی و سالم در خود ایجاد کنید. یک حالت بزرگسال سالم به خوبی رشد یافته و بالغ میتواند باعث بهبود و اصلاح سایر حالتها شود و به شما کمک کند تحت تاثیر طرحوارههای منفی قرار نگیرید.
در اسکیما تراپی چه روشهایی استفاده میشود؟
طرحواره درمانگران ممکن است از چندین روش در طول دوره درمان استفاده کنند. برخی از تکنیکها ممکن است برای برخی افراد و طرحوارهها بهتر از سایرین جواب دهند. اگر تکنیک خاصی برای شما کارساز نیست، حتماً به روان درمانگر خود اطلاع دهید.
در این نکته، به خاطر داشته باشید که رابطه شما با روان درمانگرتان، بخش مهمی از طرحواره درمانی محسوب میشود. دو مفهوم مهم وجود دارند که در بسیاری از تکنیکهای مورد استفاده در طرحواره درمانی ظاهر میشوند. هر دو زمانی بهترین عملکرد را دارند که با درمانگر خود احساس امنیت و راحتی کنید. این روشها شامل موارد زیر میباشند:
- رویارویی همدلانه: روان درمانگر شما وجود طرحوارههایی را که در طول جلسه درمان مطرح میشوند را تأیید میکند، درک و همدلی را ارائه میدهد و در عین حال به شما کمک میکند اهمیت تغییر را درک کنید.
- تربیت مجدد محدود: درمانگر شما با دادن حس امنیت، شفقت و احترام به رفع نیازهای عاطفی شما که در دوران کودکی برآورده نشدهاند، به اصلاح این الگوها کمک میکند. “محدود” به طور خلاصه به این معنی است که درمانگر شما مطمئن میشود که این فرزندپروری مجدد با استانداردهای اخلاقی متخصصان بهداشت روان مطابقت دارد.
به طور کلی، این دو مورد با تکنیک هایی انجام میشوند که به چهار دسته تقسیم میشود:
احساسی
تکنیکهای عاطفی شامل استفاده از احساسات برای مقابله با طرحوارهها است. این روشها به شما کمک میکنند تا احساسات خود را به طور کامل تجربه کنید و آنها را در طول درمان بیان کنید. تکنیکهای رایج احساسی شامل تصویرسازی کنترل شده و ایفای نقش است.
میان فردی
تکنیکهای میان فردی به شما کمک میکند تا روابط خود را بررسی کنید و اشکالی را که طرحوارهها بر آنها تاثیر منفی میگذارند را شناسایی کنید.
دیدن این که چگونه طرحوارهها و واکنشها در درمان انجام میشود، میتواند به شما کمک کند الگوهای مشابهی را در زندگی خود کشف کنید. این ممکن است شامل آوردن یک شریک یا دوست نزدیک به یک جلسه درمانی باشد.
شناختی
تکنیکهای شناختی شامل شناسایی و به چالش کشیدن الگوهای فکری مضر ناشی از طرحواره ها است. شما با روان درمانگر خود کار خواهید کرد تا تجربیات زندگی خود را برای پیدا کردن شواهدی که وجود طرحواره را پشتیبانی میکند یا با آن در تضاد است، بررسی کنید.
این ممکن است از طریق استفاده از فلش کارتها یا مکالمات ساختاری انجام شود که در آن شما هم به نفع و هم بر خلاف یک طرحواره صحبت میکنید.
رفتاری
تکنیکهای رفتاری به شما کمک میکنند تا با تغییر الگوهای رفتاری ناشی از سبک مقابلهای خود، انتخابهای مثبت و سالمی داشته باشید.
برای تغییر الگوهای رفتاری، ممکن است بر روی مهارتهای ارتباطی از طریق ایفای نقش کار کنید یا از طریق مطرح کردن مشکل و راه حل با درمانگر خود صحبت کنید. روان درمانگر همچنین ممکن است به شما ورزشهایی را بدهند که بین جلسات انجام دهید.
محدودیتهای طرحواره درمانی چیست؟
طرحواره درمانی به عنوان درمانی برای بسیاری از بیماریهای سلامت روان، از جمله اختلالات خوردن و افسردگی، امیدوار کننده است. بیشتر تحقیقات موجود به نقش طرحواره درمانی در درمان اختلال شخصیت مرزی و سایر اختلالات شخصیت پرداختهاند.
تا اینجای کار، نتیجه امیدوار کننده بوده است. به عنوان مثال، یک آزمایش تجربی کنترل شده در سال ۲۰۱۴ به این نتیجه رسید که طرحواره درمانی میتواند برای درمان اختلالات شخصیت موثرتر از درمان عادی باشد.
اما طرحواره درمانی تنها از دهه ۱۹۸۰ وجود داشته است. این مدت زمان نسبتاً کوتاهی در دنیای روانشناسی محسوب میشود. در نتیجه، مطالعات با کیفیت و طولانی مدت زیادی در مورد اثرات آن وجود ندارد. در حالی که تحقیقات موجود امیدوار کننده است، اما اکثر کارشناسان موافق هستند که نیاز به آزمایشات و تحقیقات بیشتر در این زمینه وجود دارد.
در مقایسه با سایر انواع روان درمانی، طرحواره درمانی نیز میتواند یک مسیر بلند مدت باشد. ممکن است لازم باشد سالها تحت طرحواره درمانی قرار بگیرید. اگر بیمه این را پوشش ندهد، این درمان نیز میتواند بسیار گران باشد.