آیا تمایل دارید که فرزندتان به ایدهها و دیدگاههای زبانی دیگر (غیر از زابن مادری) دسترسی داشته باشد؟ آیا رویای فرزندی را در سر میپرورانید که بدون زحمت با زبانهای مختلف دنیا تکلم میکند. آیا در افکارتان فرزندتان را تصور میکنید مانند یک انگلیسیزبان بومی به راحتی و با لهجه بریتانیایی، انگلیسی صحبت میکند یا کودکی به فرانسوی خود را معرفی میکند و میگوید «ژو مَ پِل …». این تخیلات و افکار پدر و مادری عالی هستند اما باید پرسید از چه زمانی باید تشویق کودکان را برای شروع یادگیری یک زبان خارجی تشویق کنید؟ آیا به محض این که آنها میتوانند صحبت کنند باید آموزش را شروع کنید، یا باید تا زمانی که آنها به زبان مادری مسلط نشدهاند صبر کنید؟خوب، همه محققان موافق هستند که هر چه کودک در سن کمتر شروع به یادگیری زبان دوم کند، (به دلایلی بیش از یک زبان)، بهتر است. برخی از محققان میگویند که مهارتهای یادگیری زبان دوم در سن ۶ یا ۷ سالگی یا قبل از آن به اوج خود میرسد. برخی دیگر ادعا میکنند که این استعداد تا بلوغ ادامه دارد. اما، همه آنها موافقند که یادگیری یک زبان جدید برای یک کودک بعد از بلوغ بسیار دشوارتر است. پینو بیبی در زیر، همه دیدگاههای رایج و استدلالهای پشتیبان آنها را برای به عنوان مرجع و وسیلهای برای کمک به شما در اتخاذ آگاهانهترین تصمیم ممکن گردآوری کرده است.
چرا از سن ۳ یا ۴ سالگی شروع کنیم؟
اگر چند سال پیش این سوال را میپرسیدید، همه طوری به شما نگاه میکردند که انگار یک بیگانه هستید. برای کودکان سه ساله غیرقابل تصور بود که بتوانند زبان دوم را یاد بگیرند، با توجه به این که هنوز به زبان مادری خود تسلط ندارند.
با این حال، امروزه، یافتههای تحقیقات علمی چیزی کاملاً متفاوت را نشان میدهد. مطالعات دانشگاه هاروارد تأیید میکند که خلاقیت، مهارتهای تفکر انتقادی و انعطاف پذیری ذهن به طور قابل توجهی افزایش مییابد اگر کودکان زبان دوم را در سنین پایینتر یاد بگیرند. اعتقاد بر این است که سالهای پیش دبستانی، به ویژه سه سال اول زندگی، دوره حیاتی در زندگی کودک است. این زمانی است که پایههای نگرش، تفکر و یادگیری، در میان دیگر تواناییهای کودکان، گذاشته میشود.
استفاده از این توانایی طبیعی در این سن بسیار تشویق میشود زیرا یادگیری زبان دوم به آسانی یادگیری زبان اول است. ممکن است کار شاق و بزرگی به نظر برسد، اما در واقع اینطور نیست. مغز انسان چیز شگفت انگیزی است. انسان از لحظه تولد، با شش روش اصلی یاد میگیریم:
- بینایی، چیزها را میبیند
- طعم، مزهها را میچشد
- بویایی، رایحههای مختلف را استشمام میکند
- شنوایی، صداهای مختلف را میشنود
- لامسه، هر آن چه در پیرامونش هست لمس میکند
- انجام دادن
بنابراین مهم است که به حواس کودک و تقویت آنها کمک کرد. مقالات تقویت حس بویایی، شنوایی، چشایی، لامسه و بینایی را در مجله اینترنتی پینو بیبی مطالعه کنید تا از همان ابتدا به پرورش استعداد، خلاقیت و هوش کودک خود کمک کنید. بر اساس اطلاعاتی که در چند سال اول زندگی به دست میآوریم، همه چیزهایی که یاد گرفتهایم بعدها در زندگی نمود پیدا میکنند. تحقیقات نشان داده است که ۵۰ درصد از توانایی ما برای یادگیری تا سن ۴ سالگی و ۳۰ درصد دیگر در ۸ سالگی توسعه مییابد. به همین دلیل است که کودکان سه ساله تشویق میشوند تا زبان دوم را یاد بگیرند. با این حال، این بدان معنا نیست که ۸۰ درصد از دانش یا هوش فرد قبل از ۸ سالگی شکل گرفته است. این به سادگی به این معنی است که کودکان مسیرهای اصلی یادگیری خود را در چند سال اول زندگی خود توسعه میدهند.
مطالعات نشان دادهاند که هر چه زبانآموز جوانتر باشد، بیشتر میتواند تلفظها را بپذیرد و صداهای جدید را بازسازی کند. و کودکان در حدود سه یا چهار سالگی میتوانند از طریق بازی یاد بگیرند زیرا هنوز تحت تأثیر حقایق و اطلاعاتی قرار نگرفتهاند که باید ذخیره و ارزیابی شوند، این چیزی است که با بزرگتر شدن ما اتفاق میافتد.
«کودکان دوزبانه که از سنین پایین زبان دوم را یاد میگیرند، در هر دو زبان بومی به نظر میرسند.»
پس از سالهای نوجوانی، مغز تغییر میکند و یادگیری یک زبان خارجی را برای بزرگسالان بسیار چالش برانگیز میکند. این بدان معنا نیست که بزرگسالان نمیتوانند زبان دوم را یاد بگیرند اما آنها این کار را به راحتی و مانند یک کودک انجام نمیدهند زیرا مکانیسمهایی که به یادگیری زبان کمک میکند مانند سن ۲ تا ۵ سالگی نیست.
اگر بچهها زبان دوم را در جوامع خانوادگی خود بخوانند، بهتر از کلاس درس یاد میگیرند.
و علاوه بر تسلط بیشتر، کودکان دوزبانه نه تنها به دو زبان زودتر از سایر همسالان تک زبان صحبت میکنند، بلکه در انجام کارهایی که نیاز به تغییر توجه و تمرکز دارند نیز بهتر عمل میکنند. هم چنین، تحقیقات نشان داده است که کودکانی که ابتدا به زبان مادری خود تسلط داشتند و سپس زبان دوم را آموختند، به زبان خارجی مسلط شدند، اما هرگز نتوانستند به سطح برتری برسند که کودکانی که هر دو زبان را یکجا یاد گرفتهاند به آن دست یافتهاند.
بچههای خانوادههای دو زبانه چطور؟
همه چیز به موقعیتی که خانواده در آن قرار دارد بستگی دارد. برای مثال، کودکی که از یک مادر بریتانیایی و یک پدر ایتالیایی ساکن بریتانیا متولد شده است، میتواند از لحظه تولد شروع به یادگیری هر دو زبان کند.
از سوی دیگر، یک کودک در سن مدرسه از آلمان، که به بریتانیا مهاجرت میکند، مجبور است زبان جدید – انگلیسی – را در اسرع وقت یاد بگیرد. این ممکن است چند سال طول بکشد، بسته به سن کودک، تا به سطح زبان مادری برسد. این به راحتی یا سریع اتفاق نمیافتد، بنابراین توصیه میشود والدین، در این موارد، انتظارات بالایی (غیر واقعی) در مورد یادگیری زبان دوم نداشته باشند.
چرا در اوایل نوجوانی (۱۱ تا ۱۳ سالگی) زبان دوم را یاد بگیریم؟
مطالعهای روی ۱۷۰۰۰ کودک انگلیسی که در مدرسه زبان فرانسه را یاد میگیرند نشان داده است که کودکانی که از سن یازده سالگی شروع به یادگیری کردهاند، در آزمونهای مهارت زبان دوم در مقایسه با آنهایی که از حدود هشت سالگی شروع کرده بودند، عملکرد بهتری داشتند. تا کنون، آن مطالعه خاص، بزرگترین مطالعه در بین کودکانی است که در یک محیط کلاس درس زبان خارجی یاد میگیرند. این یافتهها با مطالعات دیگر دانشآموزان دانمارکی در حال یادگیری زبان انگلیسی و کودکان سوئیسی در یادگیری زبان فرانسه مطابقت داشت.
هم چنین، مشخص شده است که نوجوانانی که قبل از ۱۵ سالگی یک زبان خارجی را یاد میگیرند، تلفظ بهتری از زبان دوم دارند که تقریباً شبیه بومی توصیف میشود. با این حال، مجدداً یادآور میشویم که کودکان، هر چه از سنین پایینتر شروع به یادگیری زبان دوم کنند، بیشتر لهجهای شبیه به لهجه بومی آن زبان خواهند داشت. از سوی دیگر، کودکان بزرگتر از ۱۵ سال و هم چنین بزرگسالان در یادگیری زبان جدید بهتر از کودکان کوچکتر هستند. این به این دلیل است که در کودکان خردسال محدودیتهای تجربی و شناختی نسبت به نوجوانان و بزرگسالان وجود دارد که به بزرگسالان امکان میدهد سریعتر یاد بگیرند.
اگر زبان دوم جایگزین زبان اول شود چه؟
در این صورت، اگر زبان اول به درستی رشد نکرده باشد و کودک مجبور به یادگیری زبان دوم شود، خطراتی وجود دارد که باید از آن اجتناب کرد.
در مورد والدینی که فرزندان خود را به صرف زمان بیشتری برای یادگیری زبان دوم تشویق میکنند، باید مراقب باشند. شاید، کودک مجبور شود برخی از موضوعات دیگر را کاهش دهد یا حتی یادگیری زبان مادری را کاهش دهد تا زمان کافی برای اختصاص دادن به فراگیری زبان دوم پیدا کند. آیا این چیزی است که شما برای فرزندتان میخواهید؟ با این حال، فراگیران بزرگتر، یادگیرندگان کارآمدتری هستند و به زمان کمتری برای یادگیری چیزهای جدید نیاز دارند. بنابراین، هنگامی که به دست آوردن تلفظی شبیه به زبان مادری زیاد مورد توجه نیست، نوجوانان به خوبی این کار را انجام خواهند داد.
تغییر کد در کودکان دو زبانه چیست؟
در مورد کودکان دوزبانه که کلمات دو زبان خود را با هم ترکیب میکنند چطور؟ آیا باید در مورد آن نگران باشید؟
معمولاً کودکانی که در حال یادگیری دو زبان هستند، کلمات را از یک زبان به زبان دیگر مخلوط میکنند. این «تغییر کد» یا «مخلوط کردن کد» نامیده میشود و چیزی نیست که شما را نگران کند.
در واقع، این یک شکل طبیعی استفاده از زبان در میان افرادی است که دو زبان را یاد میگیرند و به عنوان شکلی پیچیده و در عین حال غنی از گفتمان تلقی میشود. ممکن است با دیدگاههایی برخورد کنید که تغییر کد از سوی متخصصان آموزش و پرورش را محکوم میکند که آن را مانعی بر سر راه رشد زبانی کودکان میدانند. با این حال شواهد نشان میدهد که همه سخنرانان دوزبانه (بدون توجه به سنشان) هر از گاهی کد را تغییر میدهند، که نشانهای از اختلال یا سردرگمی زبان نیست.
وقتی نوبت به کودکان پیش دبستانی میشود که زبان دوم را یاد میگیرند، میتوانند به دلایل زیادی کد را تغییر دهند. با توجه به این که کودکان دو زبانه معمولاً در هر دو زبان به یک اندازه مهارت ندارند، در حین مکالمه با دیگران تغییر کد میدهند. آنها گاهی اوقات کلماتی را انتخاب میکنند که با آنها بیشتر آشنا هستند، صرف نظر از این که از کدام زبان آمدهاند. این، البته، منجر به مخلوط کردن کلمات از هر دو زبان در یک جمله میشود.
هم چنین باید توجه داشت که کودکان دوزبانه (حتی دو سالهها) به طرز قابل توجهی با ترجیحات زبانی فردی که با او گفتگو میکنند آشنا هستند. این باعث میشود که آنها کاملاً قادر به استفاده از بهترین هر دو زبان برای رساندن پیام خود به همتایان خود باشند. بنابراین، دیدن کودکان دوزبانه که از زبانی استفاده میکنند که شریک مکالمهشان بیشتر به آن علاقه دارد، غیرمعمول نیست!
هنگامی که کودکان دوزبانه به سن چهار سالگی میرسند، بیشتر متوجه میشوند که از کدام زبان در اجتماع و مکانهای عمومی استفاده کنند. هم چنین میتوانید از آنها انتظار داشته باشید که واژگان کافی در هر دو زبان مادری و زبان دوم خود ایجاد کرده باشند و به جای تغییر کد، بتوانند مکالمه را در یک زبان حفظ کنند. واضح است که بچههای کوچک زبان آموزان معجزه آسایی با پتانسیل و تواناییهای زیادی هستند که ما والدین باور نداریم که میتوانند در سنین پایین این تواناییها را داشته باشند!
عوامل زیادی میتوانند در کسب موفقیت آمیز زبان دوم نقش داشته باشند که روشهای تدریس مورد استفاده در محیط مدرسه جزو برترینها هستند. هم چنین، یادگیرندگان جوان و دوزبانه بسیار باهوش هستند و میتوانند به راحتی از یک زبان به زبان دیگر با سهولت نسبی مبادله کنند تا همسالانی که با آنها گفتگو میکنند، خانواده و جامعه را به خود جذب کنند.
سخن آخر
اگر چه تحقیقات هنوز در مورد سن مناسب کودک برای شروع یادگیری زبان دوم غیرقطعی و متضاد است، شما همیشه میتوانید به کودک نوپای خود فرصت یادگیری بدهید. اگر میبینید که آنها در حال مبارزه هستند، بهتر از هر متخصصی میدانید که چه کاری باید انجام دهید. به هر حال، همیشه زمانی برای یادگیری چیزهای جدید وجود دارد، حتی در سن کمی بالاتر.